باسمه تعالی
« ولاتسبّوا الذین یدعون من دون الله فیسبّوا الله عدواً بغیرعلم کذلک زیّنا لکل امّة عملهم » (انعام، آیه108)
به کسانی که غیرخدا را میخوانند دشنام ندهید که آنان نیز از روی دشمنی و ناآگاهی به خدا دشنام دهند، این گونه کردار هر گروهی را آراستیم.
این آیه و آیات مشابه را که میخوانیم این پرسش به ذهن میآید که مگر پیروی از دستورات الهی و عمل به آموزههای قرآن کریم واجب نیست؟ خداوند در این آیه به صراحت فرموده است که دشنام ندهید. وقتی دشنام و ناسزا گفتن به مشرکین یا بتها و معبودهای آنان جایز نباشد دشنام به مسیحیان و یهودیان و عقاید آنان به طریق اولی جایز نمیباشد.
حضرت على(علیه السلام) در جنگ صفین به جمعى از یارانش که پیروان معاویه را دشنام مىدادند مىفرماید: "من خوش ندارم که شما دشنامگو باشید، اگر شما اعمال و رفتار آنان را بیان کنید و اخلاق آنان را یادآور شوید، به حق و راستى نزدیکتر و براى اتمام حجّت بهتر است." (نهجالبلاغه، کلام۲۰۶)
امسال با نزدیک شدن به روز تاریخی 13 آبان شعار "مرگ بر آمریکا" وارد فاز جدیدی شده است؛ چرا که با توجه به انتخابات ریاست جمهوری و رای مردم به تغییر گفتمان نظام، و شکل گرفتن دولت تدبیر و امید، کشور در شرایط جدیدی قرار گرفته است.
با توجه به مذاکرات دولت با جامعه جهانی، کشور بیش از همیشه به آرامش و عقلانیت نیاز دارد. بر سر میز مذاکره حاضر شدن و گفتگو، تنها راه عقلائی و مدنی است که خداوند برای رفع اختلافها فقط به انسانها عطا فرموده است.
در نتیجه با توجه به سیاست کلی نظام که در حال حاضر دولت ایران اقداماتی را در جهت تنشزدائی با جامعه جهانی و آمریکا انجام میدهد، تاکید بر ادامه شعار مرگ بر آمریکا، اخلال در دیپلماسی خارجی و تضعیف موقعیت دولت است.
همانگونه که مسئولین رسمی در نظرسنجی مقدماتی کشور اعلام کردند حدود 85 درصد مردم ایران طرفدار رابطه با آمریکا هستند. در مقابل این آمار تعیین کننده، 15 درصد دیگر فریاد برآوردند و با استفاده از رانتهای مختلف، چنان صدای خود را بلند کردهاند تا اقلیت بودن خود را بپوشانند.
گویی آنان شعار "مرگ بر آمریکا" را از اصول اعتقادی خود دانسته و ترک آن را جایز نمیدانند.
از این دوستان باید پرسید تاکنون از شعار "مرگ بر آمریکا" چه نتیجهای برای ملت ایران حاصل شده است که همچنان به ادامه آن اصرار میورزید؟
آیا در زمینه مسائل معنوی و پایبندی مردم به دین و اخلاق موفق بودهاید؟
آیا در زمینه مسائل اقتصادی و تولیدی و رفع بیکاری توفیقاتی به دست آوردهاید؟
آیا در سطح بینالمللی و در بین ملتهای دیگر برای ملت ایران آبرویی کسب کردهاید؟ و یا آنان را بیشتر در انزوا قرار دادهاید؟
وجدان خود را به داوری بگیرید؛ اگر جواب مثبت است، همچنان در مقابل نظر اکثریت مردم ایستادگی کنید و با هیاهو، اقلیت بودن خود را جبران نمایید.
ولی اگر جواب منفی است، چرا در گفتار و کردار خود تجدید نظر نمیکنید؟
آیا پافشاری بر شعاری که عدم موفقیت آن را تجربه کردهاید منطقی است؟
بارها پدر بزرگوارم از استاد خود آیت الله العظمی بروجردی نقل میفرمود که: "مرد آن است که از حرف خودش برگردد". آیت الله العظمی منتظری که همواره مواضع ضد آمریکایی داشت خود به این رهنمود استادش عمل نمود و در مصاحبه با مجله یومیوری ژاپن در تاریخ 1382/6/20 چنین گفت: "ما300 میلیون جمعیت آمریکا را رها کردهایم به واسطه این که از دست چند حاکم آنجا عصبانی هستیم و از رابطه ابا داریم. صهیونیستها هستند که مخالف رابطه ایران و آمریکا هستند، لابیهای یهود هستند که نمیگذارند رابطه از سرگرفته شود، و ما عملا داریم خواسته صهیونیستها را اجرا میکنیم. امیدواریم موانع برطرف و رابطه برقرار گردد و این بحران و تشنج از میان برداشته شود". (کتاب دیدگاهها، جلد2، ص163)
اگر به جای شعارهایی که موجب افزایش فاصلههاست، با اصلاح رفتار و منش خود و بسط آزادیهای سیاسی و اجتماعی، با قدرت بیشتری در مذاکرات حاضر شویم، با یاری خداوند میتوان گشایشی در معضلات اقتصادی و سیاسی ایجاد نمود.
در این برهۀ حساس وظیفۀ بزرگان و عقلای مملکت است که با شهامت و شجاعت تمام و به دور از تقیّه و امروز و فردا کردن، به وظیفۀ تاریخی خود عمل کنند و نگذارند افعال و رفتار عدهای قلیل بیش از این باعث وهن دین و مذهب و تضییع حقوق ملت و منابع و منافع کشور گردد.
امیدوارم خداوند مهربان به مسئولین محترم نظام جمهوری اسلامی در عمل به وظایف انسانی و اسلامی و ملّی خود توفیق بیشتری عنایت بفرماید. والسلام.
احمد منتظری
1392/8/6