باسمه تعالی
مسأله از آنجا آغاز شد که خانم نعیمه اشراقی در فیسبوک خود مطلبی را نقل کرد که عکسالعملهای شدید را از سوی طیفهای مختلف در پی داشت. حال که به آرامش پس از طوفان رسیدهایم، از باب اعانت به مظلوم - که وظیفهای انسانی اسلامی است - مطالبی را به عرض میرسانم؛ چون اعتقاد دارم خانم نعیمه اشراقی در این قضیه مظلوم واقع شده است:
1- رهبر فقید انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی برای مردم، "امام بزرگوار" محسوب میشود ولی برای خانم اشراقی علاوه برآن، یک "پدربزرگ" است.
اینکه یک نوه نوجوان برای پدربزرگ خود که در سن کهولت است مطلبی را بگوید که باعث لبخند و سرور گردد و دقایقی ایشان را از حال و هوای سیاست و رهبری بیرون ببرد و باعث تنوّع بشود عملی مطلوب است.
2- افراد بسیاری با انگیزههای متفاوت عکسالعمل نشان دادند؛ از بین کسانی که در حسن نیت آنان شکی نیست ولی اظهارنظر صریح و بسیار تند نشان دادند آقایان صادق خرازی و فرزند شهید بزرگوار همت بودند.
از این عزیزان خواهش میکنم یکبار دیگر مطالبشان را بخوانند و آنگاه قضاوت کنند که آیا چنان عکسالعمل شدیدی مناسب بوده است؟
آیا فرمایشات این دو بزرگوار به این معنی نیست که دایره آزادیها آنقدر تنگ است که یک نفر نمیتواند شوخی نقل شده با پدربزرگ خود را بیان کند؟
3- فرض کنیم نقل شوخی خانم اشراقی با امام خمینی از مصادیق کلام باطل باشد؛ مگر دستور شرع مقدس این نیست که "امت الباطل بترک ذکره"؟
مگر این دستور صراحت ندارد که کلام باطل را پیگیری نکنید تا فراموش شود؟
4- و این سوال پیش میآید که کسانی که سعی کردند مطلب خانم اشراقی را توهین به امام خمینی تفسیر کنند با چه ملاکی این قضاوت را نمودند؟
بنا بر نظر قاطبه فقها در اینگونه موارد "توهین از عناوین قصدیّه است" و در صدق توهین، قصد معتبر است. و برفرض اینکه نقل شوخی مذکور توهین به امام باشد، شایع کردن آن توهین بزرگتری است.
آیا هیچکس احتمال میدهد که خانم اشراقی قصد توهین به پدربزرگ عزیز خود و یا خانواده معظم شهدا را داشته باشد؟
5- البته اشکالی که میتوان وارد دانست رعایت نکردن اصل "المجالس بالامانة" توسط خانم اشراقی است؛ ایشان صحبتهای خصوصی یک جلسه خاص را نباید برای عموم فاش مینمود که این ترک اولایی بیش نیست.
امیدوارم خداوند کریم و رحیم توفیق عمل به وظیفه را به همه ما عنایت فرماید.
احمد منتظری
1392/7/30