باسمه تعالی
هفته گذشته دوستان فرهنگی و دانشگاهی و اصلاح طلب شهرستان اراک در بیت آیت الله العظمی منتظری در قم حضور یافتند و ضمن قرائت فاتحه برای شادی روح آن مرحوم, در مورد مسائل روز صحبت کردند. سخنان این جانب در آن جلسه به قرار ذیل است:
یکی از مناسبتهای روز، عید غدیر و نصب مولی امیرالمومنین به امامت است. مردم ایران، شیعه و شیفته امام علی(ع) هستند و من فکر میکنم ملت ما بیشتر به خاطر سیره زندگی ایشان و مواردی که از اجرای عدالت و آزادی در حکومت چند ساله آن حضرت میشنیدند و چهره زیبایی از حکومت اسلامی ترسیم کرده بودند، با امیدواری حرکت کردند و درسال 1357 پیروز شدند.
علی(ع) در زمانی که امام مسلمین بود در جمع مسلمین مورد دشنام قرار گرفت. بعضی میخواستند آن شخص را حتی به قتل برسانند. ایشان فرمودند کسی که دشنام داده جوابش فقط دشنام است ولی اگر عفو شود بهتر از این است که انتقامگیری شود. یا در آن وقتی که با یک شخص یهودی اهل ذمّه در مورد زره ایشان به دادگاه رفتند. دادگاهی که حاکم آن دادگاه را، خود حضرت نصب کرده بودند، چون دلایلی که یک قاضی وظیفه دارد طبق آن عمل کند در ظاهر به نفع آن ذمّی بود، آن قاضی حکم به نفع او میدهد. یک چنین قضاوتی برای ما مثل خواب و خیال است. امیدواریم که یک چنین عدالت و آزادی که در زمان امام امیرالمومنین بوده است در زمان ما حاصل شود.
متأسفانه الآن به دستورات حضرت علی(ع) نه تنها در دولت و قوه قضائیه, بلکه در حوزه علمیه هم عمل نمیشود. مثلا از جمله تعالیم آن حضرت در نهج البلاغه، مبارزه با خرافات است که بسیاری، حتّی در بیوت مراجع معظم تقلید، به آن دامن میزنند و برای بالا و پایین بردن افراد به این خرافات متوسل میشوند به حدّی که حتی ادعا میکنند که بعضی از مراجع تقلید علم غیب دارند. هنگامی که حضرت علی(ع) میخواستند به جنگ نهروان بروند یکی از منجّمین گفت الان ساعت خوب نیست. حضرت خیلی ناراحت شدند و گفتند: "فمن صدّق بهذا فقد کذّب القرآن" یعنی اگر کسی این حرف را تصدیق کند در واقع قرآن را تکذیب کرده است. چون در قرآن آمده است: «قل لایعلم من فی السموات و الارض الغیب الّا الله» غیب را غیر از خدا کسی نمیداند. در همانجا حضرت به جنبه علمی نجوم اشاره و میفرماید علم نجوم برای راهنمایی در برّ و بحر است. یعنی در بیابان و دریا، انسان باید نجوم راهنمایش باشد. امیدوارم که همه بتوانیم در حد خودمان به رهنمودهای زندگیساز حضرت علی(ع) عمل کنیم.
اما در مورد انتخابات:
اولا: با نظارت استصوابی شورای نگهبان انتخابات واقعی نخواهیم داشت. در این نوع نظارت شورای نگهبان هر کس را که صلاح و صواب بداند از بین کاندیداها انتخاب میکند و مردم مجازند فقط از بین آنان انتخاب نمایند. صورت مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی موجود است، علت مطرح کردن این اصل در مجلس خبرگان قانون اساسی این مسئله بوده است که چون انتخابات را دولتها و حکومتها به دست میگیرند و نظرات خودشان را به مردم تحمیل میکنند بنابراین باید یک نهادی بر آن نظارت کند تا حاکمیت نتواند این کار را انجام دهد. علاوه بر صورت مذاکرات مجلس خبرگان، همان کسانی که این قانون را تصویب کردند این را شهادت میدهند. آیت الله العظمی منتظری که ریاست آن مجلس را بر عهده داشت بارها این شهادت را داده بود و در آثار ایشان منعکس است.
حتی اگر همه احزاب و روزنامهها فعال شده و خبرنگاران و زندانیان سیاسی و محصورین آزاد گردند ولی نظارت استصوابی باشد باز این انتخابات واقعی نیست بلکه انتصابات است.
ثانیاً: مملکت متعلق به همه مردم است و همه میخواهیم هر روز آبادتر و آبرومندتر از قبل باشد. حاکمیت باید نه تنها صاحبان نظرات مخالف را زندانی نکند بلکه از آنان تقاضا کند که در مجلس حاضر باشند و نظرشان را بگویند. کسانی که موافق هستند فقط تایید میکنند و حرف تازه و قابل طرحی ندارند و حضور یا عدم حضورشان تفاوتی نمیکند. یعنی حاکمیت حتی اگر قبول هم ندارد که آزادی حق همه مردم است باز باید از مخالفین خواهش کند که بیایند و نظر بدهند تا باعث تضارب آرا شده و طبق قرآن کریم که میفرماید: "فبشّر عباد الذین یستمعون القول فیتّبعون احسنه " آن قول احسن انتخاب شود. ما این منابع غنی و آبرومند را در قرآن و نهج البلاغه داریم اما از آن استفاده نمیکنیم و یا استفاده بد میکنیم. در باب مشورت، قرآن میگوید با آن کسانی مشورت کن که مخالف هستند. میفرماید: "استغفر لهم و شاورهم فی الامر" یعنی قرار است پیغمبر برای آنانی که کارخلافی کردهاند هم طلب بخشش کند و هم آنان را طرف مشورت قرار دهد.
بسیار باعث تاسف است که ما چنین فرهنگی غنی داریم ولی چنین استفاده زشتی از آن میکنیم و به همه جهان هم اعلام میکنیم که نمونه اسلام و تشیع هستیم!! هر کسی که این کار را انجام دهد باید از خدا طلب بخشش کند که دین را بد معرفی کرده است.
یادم هست از استفتائاتی که مرحوم آیت الله العظمی منتظری جواب میدادند مشخص بود که برای آبروی دین و مذهب نزد دیگران، حساب جدا قائل بودند. مثلا در مورد قمه زدن می گفتند: "اگر موجب وهن مذهب باشد باید خودداری شود".
امیدوارم که اگرچه دیر شده اما نگذاریم دیرتر از این شود، آن کسانی که این راه کج را میروند میتوانند برگردند، اگر کسی بگوید من اشتباه کردم نه تنها کوچک نشده بلکه نشانه عظمت روحش هست، هنوز هم جای جبران هست، بیایند کسانی را که بیگناه زندانی هستند آزاد کنند، به افراد آزادی بدهند، آزادی فکرکردن، آزادی انتخاب عقیده، آزادی انتخاب. واقعا طوری باشد تا مردم بتوانند آن کسی را که میخواهند انتخاب کنند. اگر هم نمیخواهند این مقدار آزادی را به مردم بدهند، لطفی و رحمی به اسلام بکنند و بگویند این حکومت، اسلامی نیست تا آن کارهای خلاف که صورت میگیرد به اسم دین نباشد. بگویند ما یک حکومت خاصی داریم و فعلا مصلحت میدانیم به هر صورت که شده آن را حفظ کنیم.
امیدوارم شرایط یک انتخابات آزاد فراهم گردد وگرنه شرکت در انتخابات غیرواقعی و نمایشی, کار بیهودهای است و مردم شریف آن را نمیپذیرند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
احمد منتظری
1390/9/3