باسمه تعالی
خدمت با سعادت ملت شریف ایران
پس از عرض سلام - پیرو صدور حکم اعدام برای هموطن مسیحی آقای یوسف ندرخانی - روز شنبه 9/7/1390 رادیو فرانسه و رادیو فردا پیرامون این مسئله با اینجانب مصاحبه نمودند و همان شب از آن رسانهها پخش گردید. پس از آن، سایتهای زنجیرهای از قبیل جهان نیوز، صراط نیوز، فردا نیوز، حفا نیوز، فرهنگ نیوز و کاج نیوز و غیره، ضمن وارد کردن اتهامات ناروا و ناسزاگویی به مصاحبهکننده و مصاحبهشونده، صحبتهای من را تقطیع و تحریف نمودند و با خیال راحت از اینکه به هیچکس جوابگو نخواهند بود و اصولا کسی از آنان سوالی نخواهد کرد و توضیحی نخواهد خواست، مطالبی نوشتند که از مصادیق بارز افترا و تشویش اذهان عمومی میباشد.
لذا اینجانب برای تنویر افکار عمومی، متن کامل دو مصاحبه را برای شما ملت شریف ایران منعکس نمودم تا خود مقایسه و قضاوت نمایید که در عصر ارتباطات، چه موجوداتی وبلاگ و سایت تاسیس کردهاند و بی محابا به دروغ پراکنی مشغولند.
متن کامل مصاحبه با رادیو فردا:
سؤال: آقای احمد منتظری میشود این مسائل را یک مقدار باز کنیم، ارتداد ملی یا ارتداد اساسا چیست؟ احکام مراجع و علمایی که آقای محمدعلی دادخواه وکیل کشیش یوسف ندرخانی به آن اشاره کردند دراینباره چه بوده است؟ حکم خود آیتالله منتظری را هم تشریح کنید؟
جواب: بله، نظر آقای دادخواه کاملا درست است. این چند فقیه اجازه نمیدهند مرتد اعدام شود اگر از روی تحقیق باشد. یعنی کسی تحقیق کرده و حالا درست یا نادرست تشخیص بدهد که از دین اسلام باید برود و یک دین دیگر انتخاب کند، چنین کسی را نمیشود اعدام کرد. چون ما تابع قرآنیم و قرآن فقط چیزی که میگوید، صریحا میگوید اگر کسی از دین خارج شود اعمال او تباه است و جزای او جهنم است و این که باید او را کشت هیچ اشاره ای ندارد و نمیشود روایتی بیاید بر ضد قرآن حکم کند. ما روایت صحیح داریم که هر روایتی بر ضد قرآن بود آن را کنار بگذارید و دور بیندازید. خدا به پیغمبر(ص) در مورد مسلمین میفرماید که "لست علیهم بمصیطر" یعنی ای پیغمبر این جور نیست که تو سیطره داشته باشی بر آنان و آنان را مجبورکنی و فقط میتوانی بشارتدهی و بازبداری، یعنی ابلاغ، یعنی ابلاغ کنی و اینکه آنها اصلا بپذیرند یا نه، آن دیگر با تو نیست. صریحا گفته میشود "لا اکراه فی الدین" یعنی در دین اکراه و اجبار نیست. وقتی در اصل پذیرش دین اکراه نیست چطور در ادامه آن میشود اکراه باشد. یک چیز کاملا مشخص است و من فکر میکنم یک فتوایی بوده برای زمانی خاص در صدر اسلام که بعضی برای مسخرهکردن میآمدند یک ساعت ایمان میآوردند و بعد میگفتند ما تحقیق کردیم و برمیگشتند. این صریحا گفته شده که در یک روز چند بار ایمان میآوردند و کافر میشدند. برای اینکه جلوی این کار گرفته شود این حکم داده شده ولی هیچوقت به آن عمل نشده. یعنی هیچکس در آن زمان هم به جرم ارتداد اعدام نشده که الآن بخواهد این اعدام سابقه تاریخی داشته باشد.
سؤال: آقای احمد منتظری، در دهه 1370، نیمه آن دهه اگر یادتان باشد کشیش دیباج و کشیش میکائیلیان کشته شدند و مخالفین، حکومت را پشت آن میدانند اینها در موقعی بود که سعید امامی در وزارت اطلاعات مقام داشت و حکومت و قوهقضائیه قتل را نسبت دادند به مخالفان حکومت، ولی این که این نوع کشیشها به دنبال این هستند که پیروان جدیدی برای دینشان کسب کنند آیا باعث میشود که حکم دیگری در مورد این جور مسیحیت باشد که تبشیریه است؟ یا این که این نوع مسیحیت، شامل حال نوع مسیحیتی است که آرام هست و فقط به پیروانی که تا به حال دارد مثل کاتولیک ها، مثل ارتدوکس ها کفایت میکند؟
جواب: کسی که عقیدهای دارد، عقیده از روی فهم هست، آمده تحقیق کرده و به یک نتیجهای رسیده، خودبهخود آن را تبلیغ خواهد کرد. تبلیغ هم نمیتواند که حکم اعدام داشته باشد یعنی کسی که این مسیحیت را بر فرض قبول کرد خودبهخود تبلیغ میکند. اگر جلوی او را بگیریم مسلّم در محافل خصوصی تبلیغ میکند و امکان ندارد که جلوی این گرفته شود و اصلا حکم چنین کسی اعدام نیست.
سؤال: آقای احمد منتظری تا چه حد دخالت مراجع و علما از قبیل کسانی که نام برده شد می تواند در تغییر نظر شرعی و حقوقی قاضی دادگاه موثر باشد یا این که چون قاضی مستقل است نباید به این نظرها توجه کند؟
جواب: مسلّم موثر است چون که خود آیتالله خمینی در سخنرانی خطاب به فقهای شورای نگهبان فرمودند که "خلاف اسلام" خیلی چیز مهمی هست، اگر چیزی به نظرتان درست نیامد بگویید خلاف فتوای من هست نه این که بگویید خلاف اسلام است و به این صورت فقهای شورای نگهبان را توبیخ کردند که چرا بیجهت میگویند "خلاف اسلام". و آیتالله خمینی تصریح کردند به این مسئله که اگر یک مسئله ای را حتی یک فقیه هم بگوید، میتوان گفت اسلام آن را گفته است، یعنی یک برداشتی از اسلام است. مسلّم موثر هست. فقهایی که الان مرجع تقلید هستند این را فرمودند. علاوه برآن، مصالح نظام اسلامی هم هست. من یادم هست یک وقتی صحبت تدریس مارکسیسم در دانشکده الهیات دانشگاه تهران بود و آقای مطهری مدافع این بود. میگفتند اگر ما بگوییم تدریس مارکسیسم ممنوع است اقرار به این معناست که یعنی ما در اسلام حرفی برای گفتن نداریم و در مقابل مارکسیسم ما حرفی برای گفتن نداریم. بنابراین مصالح هم ایجاب می کند که این حکم برداشته شود وگرنه این جور برداشت می شود که با زور سر نیزه و با زور اعدام افراد را مسلمان نگهداشتهاند و اگر این شمشیر کنار برود افراد همه مسیحی میشوند. با اینکه این جور نیست. ما معتقدیم که مردم کاملا معتقد هستند مگر یک درصد کمی. باید آزاد باشند تا قدر آنهایی که مسلمان پایبند هستند دانسته شود. نه این که فرهنگ نفاق در واقع ترویج پیدا کند و افراد بدون جهت بدون اعتقاد بگویند ما مسلمانیم و نتیجهاش این میشود که به هیچکس نمیشود اعتماد کرد و این وضعی که بوجود آمده، من نمی خواهم وارد جزئیات شوم ولی در ادارات ما کاملا این مشهود است که افرادی اعتقاد ندارند و از همه بیشتر و دو آتشه طرفدار آن اسلام ناب، خودشان را جا میزنند و از این بابت خسارت زیادی به معتقدین واقعی اسلام زده شده است.
متن کامل مصاحبه با رادیو فرانسه:
سؤال: آقای احمد منتظری، نکته قابل توجه در سخنان وکیل این شهروند مسیحی تاکید ایشان بر غیرقانونی بودن حکم دادگاه است. آقای دادخواه میگوید موکل او هیچ کار غیرقانونی انجام نداده است به ویژه که او میگوید گروهی از علمای دین به ویژه آیتالله منتظری در این باره نظرات روشنی دارند. ممکن است از شما خواهش کنم که درباره دیدگاههای دینی نسبت به این حادثه و البته جایگاه قانونی حکم اعدام برای ارتداد در جمهوری اسلامی قدری برای شنوندگان ما توضیح دهید؟
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم. بله همینطور که وکیل ایشان آقای دکتر دادخواه گفتند، طبق قوانین جمهوری اسلامی چنین کسی را نمیشود اعدام کرد چون که در قانون اساسی تصریح شده به آزادی عقیده، آزادی بیان و در شرع مقدس هم در بحث قضاوتکردن اگر کوچکترین شبههای باشد نباید حکم کرد و اصل بر برائت هست و الآن هم چند نفر از مراجع تقلید که صاحب رساله هستند میگویند اگر کسی از روی تحقیق دینش را عوض کند، نمیشود او را اعدام کرد. از جمله مرحوم آیتالله منتظری و حضرت آیتالله موسوی اردبیلی و حضرت آیتالله صانعی و دیگران هم هستند که میگویند اگر کسی از روی تحقیق دینش را عوض کند نمیشود او را اعدام کرد. کسانی که میخواهند ایشان را اعدام کنند در واقع به او میگویند منافق باش تا اعدام نشوی. یعنی اگر ایشان بیاید و به دروغ اعلام کند که من مسلمانم از اعدام نجات پیدا می کند و پیداست که یک چنین قانونی مطابق فطرت بشری نیست که هر فردی دروغ بگوید نجات پیدا کند و اگر راست بگوید اعدام شود. این با فطرت بشری - که اسلام دین عقل و فطرت است - اصلا سازگار نیست.
سؤال: آقای منتظری اعلام خبر احتمال اعدام یک مسیحی در ایران توسط حکومت اسلامی به نظر شما چه تاثیری بر چهره قوانین اسلامی به ویژه اسلام شیعی در سطح جهان میگذارد و روحانیون مخالف این روایت از دینداری به نظر شما چگونه باید واکنش نشان بدهند؟
جواب: اگر خدای ناکرده ایشان اعدام شود - که امیدوارم هیچ وقت این اتفاق نیفتد - یعنی کسانی که عقیده دارند که مرتد باید اعدام شود در واقع اقرار به این مسئله میکنند که اسلام دین عقل و فطرت نیست و آن قدر مبانی این دین قابل تزلزل است که با شمشیر و گلوله و حبس و زنجیر باید مردم را به آن معتقد نگاه داشت و اگر زور را از بالای سر مردم برداریم از دین خارج میشوند. در قرآن شریف صریحا آمده است که "لا اکراه فی الدین" یعنی در دین اکراه و اجبار نیست و وقتی در پذیرش عقیده اکراه نباشد در باقیماندن بر آن هم مسلّم نباید اکراه و اجباری در کار باشد.
سؤال: با توجه به این که به سختی میشود باور کرد که روحانیون حاکم از تاثیرات منفی این خشونتها در افکار عمومی جهانیان بیاطلاع باشند، به نظر شما آیا این نوع اقدامات نتیجه یک اعتقاد دینی سختگیرانه و اقتدارگرایانه است یا این برنامهها با اهداف سیاسی و بهصورت نمایشی به مورد اجرا گذاشته میشوند؟
جواب: دقيقا به چه منظور هست نمیدانم ولی ممکن است اين قضيه برای ترساندن ديگران باشد چون الان متاسفانه به اسم دين و به اسم مذهب چنان کارهای خلافی شده که بسياری از جوانها از دين گريزان شدند و چون بعضی خواستند بیدين نشوند، به دين مسيحيت گرويدند. اين يک واقعيتی است که با کمال تاسف وجود دارد و فکر میکنم چنين اعدامی که صحبتش را می کنند - و اميدوارم فقط در حد صحبت بماند و هيچ وقت عملی نشود - برای ترساندن آن دسته از جوانهايی هست که از دين فرار کردند. با اينکه روش درست اين است که رفتار اصلاح شود يعنی آن قوانينی که اجرا میشود و قضاوتهايی که مخصوصا در دستگاه قضايی میشود و بر خلاف عدالت هست، اينها را جلوگيری کنند. الآن کسانی هستند که به دليل عضويت در کانون مدافعين حقوق بشر زندانی هستند. اين اصلا با هيچکدام از قوانين جمهوری اسلامی سازگار نيست و اينها به اسم دين و به اسم مذهب چنين ظلمهايی میکنند و خودبهخود خيلی از جوانهايی که توجيه نيستند از دين خارج میشوند و من فکر میکنم با اين حکم اعدام بخواهند، يعنی منظورشان اين است، که از چنين تغيير دين و تغيير مذهبی جلوگيری کنند.
سؤال : به نظر شما با توجه به تاثيرات منفی طرح اين روايت خشونتآميز از اسلام آيا سکوت روحانيون شيعهای که مخالف اين طرز برخورد هستند در قبال اين حوادث قابل فهم است؟
جواب: اصلا قابل توجيه نيست يعنی واقعا برای من که پدرم روحانی بوده، پدر خانمم روحانی بوده، برادرم روحانی بوده و خودم روحانی هستم اصلا قابل توجيه نيست که چنين بدعت بزرگی در دين گذاشته میشود و علما ساکت هستند. در واقع آمدند يک قانون غير دينی و يک خشونتی که بسيار زشت هست، اين را به اسم دين دارند جا میزنند و اعلام میکنند که هرکس حرف ما را گوش ندهد يا بايد زندانی باشد و يا محصور شود و يا خدای ناکرده اعدام شود. در زمان رهبری آيتالله خمينی خيلی وقتها ايشان به شورای نگهبان میگفتند که دقيق باشيد و اگر حتی يک فقيه به چيزی فتوا بدهد میتوانيد بگوييد آن اسلامی است و آن را ملاک کارتان قرار دهيد و نمیتوانيد بگوييد اين مسئله چون فقط يک نفر به آن رای داده و فتوا داده، خلاف اسلام است. الآن من عرض میکنم که آيتالله منتظری و آيتالله موسوی اردبيلی و آيتالله صانعی میگويند که اگر از روی تحقيق کسی دينش را عوض کند او را نبايد اعدام کرد و در عين حال اين کار را میخواهند بکنند. اين اصلا قابل توجيه نيست و در واقع يک بدعتی هست و متاسفانه بسياری از علما و مراجع در قبال اين بدعت بزرگ سکوت کردند.
سؤال: آقای منتظری بفرماييد قبل از اينکه اين سه فقيه در اين باره نظر بدهند اساسا اين موضوع ارتداد به عنوان يک جرم شناخته می شد در فقه شيعه و به هر حال حکم اعدام داشت يا نه؟
جواب: بله مسئله اختلافی است، بعضیها میگويند بله و بعضیها میگويند نه، ولی مهم قرآن کريم است که اصلا صحبت از اعدام نيست و فقط در مورد کسی که مرتد میشود، میگويد که اعمال او تباه است و به جهنم خواهد رفت و فقط يک بحث مجازات اخروی هست و خيلی هم معمولی است که وقتی کسی دينش را وا میگذارد ديگر انتظار بهشت رفتن نداشته باشد نه اين که "اعدام بشود"، اگر مسئله با اين اهميت وجود داشت مسلّم قرآن آن را متذکر میشد و در روايات صحيح داريم که اگر هر روايتی و هر دستوری خلاف قرآن بود آن را بايد دور بيندازيم و اينکه اگر کسی دينش را عوض کند بايد اعدام شود صريحا مخالف قرآن کريم هست و بايد دور انداخته شود. با اين حال بعضی فقيهان به آن فتوا دادند و بسياری فتوا ندادند و اين جای شبهه هست و مطابق روايات صحيح و معتبر اگر کوچکترين شبهه باشد قاضی نمیتواند حکم بدهد و بايد احتياط کند و برائت را جاری کند.
«پايان مصاحبه»
يادآور می شوم که مسئله تغيير دين و تبليغ آن در "رساله حقوق" صفحات ۵۱ و ۵۲ و "رساله توضيح المسائل" مسائل ۳۲۱۰ و ۳۲۱۱ و همچنين در مجموعهای با نام "پاسخ به پرسش های دينی" از صفحه ۱۰۰ به بعد و ديگر کتابهای مرحوم آيتالله منتظری وجود دارد که در سايت معظمله موجود است.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته.
احمد منتظری
۱۳۹۰/۷/۱۹