بسمه تعالی
مدیر مسئول محترم روزنامه آرمان دامت توفیقاته
پس از سلام، پیرو درج مصاحبه آقای حمید انصاری در شماره 1460 مورخ 25/7/89 آن روزنامه، لطفاً طبق قانون مطبوعات توضیحات زیر را در اولین شماره آن روزنامه درج فرمایید:
1- آقای حمید انصاری فرمودهاند: "عنوان مرجعیت امام مربوط به هیچ گروه و دستهای نبوده است، نه جامعه مدرسین و نه مراجع وقت قم و نه نویسنده خاطرات آنگونه که انحصاراً خود را بانی مرجعیت امام معرفی کرده است".
مقصود ایشان از "نویسنده کتاب خاطرات"، با توجه به شواهد و قرائن، شخصِ آیتالله منتظری است که در کتاب خاطرات خود تحت عنوان "اعلامیه مراجع تقلید در تأیید مرجعیت آیتالله خمینی" فصلی را اختصاص دادهاند. از کلمه "تأیید" کاملاً مشخص است که مرجعیت آیتالله خمینی وجود داشته ولی به دلیل احساس خطری که آیتالله منتظری برای جان استادش داشته اصرار بر گرفتن تأییدیه از مراجع تقلید آن زمان داشتهاند. بنابراین آیت الله منتظری هیچگاه انحصاراً خود را بانی مرجعیت امام معرفی نکردهاند، گرچه در این امر جدیّت فراوان داشتند، بنابراین اظهارات آقای حمید انصاری خلاف واقع است.
برای اطلاع بیشتر میتوانید به کتابهای خاطرات بسیاری از شخصیتها و علما و همچنین کتاب خاطرات معظمله صفحه 236 مراجعه فرمایید.
2- در مورد نامه 6/1/68 همانگونه که در کتاب خاطرات آمده و اینجانب نیز دلایلی برای اثبات آن آوردهام، آن نامه را حاج احمد آقا خمینی نوشته است و مقایسه نامههای دستخط ایشان و دستخط امام خمینی (به تأیید کارشناسان) این مسئله را روشنتر میکند. برای اطلاع بیشتر میتوانید به خاطرات معظمله صفحات 1247 تا 1251 مراجعه فرمایید. البته موضوع آنقدر ساده است که افراد عادی هم آن را تشخیص میدهند. علاوه بر این مطالب و ادبیات نامه 6/1/68 به گونهای است که دوستداران واقعی امام خمینی نمیتوانند صدور آن را به ایشان نسبت دهند و آن را جفای بزرگی به آن مرحوم میدانند.
استدلال آقای حمید انصاری در مورد اصالت نامه 6/1/68 این است که آیت الله منتظری درنامه 7/1/68 نوشتهاند: "مرقومه شریفه 6/1/68 واصل شد". در پاسخ به این مغالطه آشکار ایشان باید بگویم، هیچکس در اصل وجود نامه 6/1/68 شکی ندارد بلکه بحث بر سر این است که آن را چه کسی نوشته است؟ مرحوم آیت الله منتظری ابتدا بر اثر اعتمادی که به بیت مرحوم امام داشتند فکر کردند نامه را شخص امام خمینی مرقوم فرمودهاند ولی پس از نوشتن پاسخ و ارسال آن مطمئن شدند که نامه 6/1/68 را امام خمینی ننوشتهاند. اگر واقعاً این نامه را امام نوشتهاند پس چرا بعد از 48 ساعت نامهای با ادبیات کاملآ متفاوت به رشته تحریر در آوردهاند؟ آیا میشود ظرف 48 ساعت فقیهی را از قعر جهنم برداشت ودر جایی گذاشت که نظام و حوزه از نظرات او استفاده کنند؟ و چرا در صحیفه نور نامه 8/1/68 چاپ شده است ولی از نامه 6/1/68 خبری نیست؟ و چه عاملی باعث شد که پس از گذشت چند سال این نامه در صحیفه امام به چاپ برسد؟ چنانچه میدانید مرحوم امام خمینی در پایان وصیتنامه خود آوردهاند: "آنچه به من نسبت داده شده یا میشود مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان، یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم." این در حالی است که در زمان حیات امام خمینی نامه 6/1/68 هیچگاه از صدا و سیما پخش نشد ولی نامه 8/1/68 پخش گردید. آنچه لازم به ذکر است اینکه مطالب تاریخی با تکذیب و تأیید قابل نفی و اثبات نیست بلکه نیاز به شرایط آزاد دارد که بتوان مطالب را بیان کرد و اسناد آن را ارائه نمود. همچنین بزرگی بزرگان نباید مانع بیان واقعیتها گردد. امیدوارم موسّسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی با توجه به جایگاه رفیعی که دارد در موضعگیریهای خود دقت بیشتری بفرماید. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
احمد منتظری
1389/7/26