بسمه تعالی
برادر ارجمندم جناب آقای مهندس محسن هاشمی
پس از سلام و تحیت؛ نامه پرمهر شما رسید. وارد شدن جنابعالی در این مساله امر مبارکی است که امیدوارم با بیان واقعیت توسط کسانی که از ماجرا اطلاع دارند شفاف سازی شود تا بار دیگر چنین فجایعی اتفاق نیفتد. البته اینجانب در گفتگو با ایرنا نیز تاکید کردم که کار کردن عده ای تحت نظر یک شخص لزوما به معنای اطلاع آن شخص از تمام کارهای آن گروه نیست. شخصیت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی بر مردم قدرشناس ایران پوشیده نیست ولی روشن شدن حقایق تاریخی و انتقال آن به نسل آینده وظیفه ای ملی است که امیدوارم من و شما هم در انجام آن موفق باشیم.
در این رابطه خواهشمندم به این سوالات جواب کامل بفرمایید:
1. در اردیبهشت 93 مجله رمز عبور در شماره 2 خود ادعا کرد اسنادی در دست دارد که صورت بازجویی های سید مهدی هاشمی است و طبق آن جناب آقای هاشمی رفسنجانی باعث و بانی ارسال مواد منفجره در ساک حجاج بوده است. چرا آیت الله هاشمی و یا دفتر ایشان در آن زمان اعتراضی نکردند؟
2. فرموده اید عده ای خودسر این کار را کرده اند. در تاریخ 14 مهر ماه 67 آقای میرحسین موسوی یکی از علل استعفای خود را از سمت نخست وزیری چنین عنوان می کنند: «عملیات برون مرزی که بدون اطلاع و دستور دولت صورت می گیرد ... پس از کشف مواد منفجره از حجاج ما در جده، اینجانب از این امر آگاه می شوم ... هنوز نظیر این عملیات می تواند هر لحظه و هر ساعت به نام دولت صورت گیرد.» آیا دلیل استعفای نخست وزیر اقدام عده ای خودسر بوده است؟!! و آیا این افراد خودسر مورد ادعا نباید معرفی و مجازات می شدند؟
3. فرموده اید آقای شمخانی اطلاع از این قضیه را تکذیب کرده است. با کمال تاسف مساله تایید و تکذیب در عالم سیاست معنای دیگری پیدا کرده و سوء استفاده از واژه مصلحت رواج کامل دارد؛ علاوه بر این که جناب آقای شمخانی تکذیب نکرده بلکه اظهار بی اطلاعی نموده اند.
آیا جنابعالی دلیلی را که ایشان برای بی اطلاعی ارائه کرده اند قانع کننده می دانید؟
4. فرموده اید این اظهارات نه اقدامی اخلاقی و نه عقلائی است. آیا کنکاش در رابطه با شفاف شدن و بیان واقعیت در مورد مساله ای که 32 سال از آن گذشته است کاری غیراخلاقی است؟ و آیا نقل و نقد و بررسی اشتباهات گذشته به منظور تنبه و عدم تکرار آن غیرعقلائی است؟
قراردادن مواد منفجره در ساک حجاج و انتقال آن به عربستان، حداقل همان قدر ناپسند و مضر بود و برای جمهوری اسلامی هزینه داشت که حمله به سفارت عربستان در تهران.
البته همیشه در بین مسئولین افرادی بوده و هستند که عقیده دارند مصلحت نظام در این است که کارهای خلاف را که به شکست و رسوایی منجر می شود به افراد دارای نقطه ضعف یا محکوم به زندان نسبت دهند تا دامن نظام از آن کارهای خلاف مبرا گردد. در قضیه قتلهای زنجیره ای نیز افرادی از هر دو جناح سیاسی چنین پیشنهادی به جناب آقای خاتمی دادند که خوشبختانه مورد قبول واقع نشد و ایشان اعلام حقیقت را بر هر مصلحتی ترجیح دادند و موجب سرفرازی خود و افتخار مردم ایران گردیدند.
ان شاء الله موفق باشید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
احمد منتظری
1397/7/18