مقاله ای با عنوان «عراق امروز از دید دلسوزان دیروز»؛ از: مهندس مصطفی ایزدی



بسم الله الرحمن الرحیم

شرائط امروز جهان اسلام، شرائط بسیار سختی است. احساس مسئولیت عموم مسلمانان، به ویژه آنانی که از قدرت و امکانات بیشتری برخوردارند، برای تخفیف و از بین بردن مصائب دردناکی که در کشورهای شرق و غرب دنیای اسلام جریان دارد، از ضروری ترین نیازهای مسلمانان است. وقتی مشاهده می شود که بخش عمده ای از خشونت ها، خونریزی ها و برادرکشی های رایج، به درگیری های قومی و مذهبی در سرزمین های اسلامی بر می گردد، مهمترین وظیفه دین باوران، از بین بردن زمینه های اختلاف و نیز آگاه کردن نیروهای متعصبی است که دشمنان اسلام، خصوصاً صهیونیست ها، بیشترین بهره را از آنان می برند.

شک نباید کرد که اگر بستری آماده برای رو در روئی فرقه ای وجود نداشته باشد، دشمنان سوگند خورده اسلام و مسلمین نمی توانند با این همه جنایتی که مرتکب می شوند، خود را پشت دین، آن هم دین مبین اسلام که سرشار از محبت و دوستی و اخلاق است، مخفی کنند و از خونریزی بین مسلمانان لذت ببرند.

سال هائی چند است که شیعیان معتقد و رنجدیده در ممالک اسلامی، قربانی تعصبات کور عده ای سلفی افراطی شده و مظلومانه در خاک و خون غوطه ورند. چرا که دولت های ثروتمند و تحت امر دولت های اروپائی و آمریکائی، به منظور پیشبرد اهداف سیاسی و عقیدتی خود، از افراطیون جنگجو و خشونت طلب سلفی ، نهایت حمایت را دارند واز کمک های فراوان مالی و تسلیحاتی دریغ نمی کنند. اگرچه بین شیعیان و اهل سنت، اختلافات تاریخی و دامنه داری وجود دارد و گهگاه این اختلافات رنگ خون می گیرد، اما امروز که سیاستمداران پلید، حیات مسلمانان را قربانی قدرت طلبی خود کرده و برای دامن زدن به آتش اختلاف و جنگ افروزی از میان افراطیون متعصب، سربازگیری می کنند، نمی توان از سختی و مصیبت آن گذشت.

اگر حکام جور، مردم مسلمان را از نظر عقیدتی ومذهبی به حال خود بگذارند و نیز بلند پایگان مذهبی در بلاد اسلامی به بهانه دفاع از شریعت، متعصبین فرق را تحریک نکنند، مردم مسلمان با هر مذهب و اعتقادی که دارند، در صلح و سازش و برادری قرار می دهند و با آرامش و رفاه کنار یکدیگر زندگی می کنند، اما چه باید کرد که این ایده به این زودی دست یافتنی نیست.

کشت و کشتار در عراق و پاکستان و افغانستان و سوریه و بحرین و مصر و لیبی و نیجریه، همگی ناشی از اختلافات تاریخی، اعتقادی و فقهی بین شیعه و سنی یا فرقه های دیگر نیست. اگر چه خیلی ها باور دارند که رعایت نکردن شأن و شئون مقدسات طرفین، توسط تندروهای متعلق به مذاهب اسلامی، کینه ها را زنده می کند. اما اگر درصدی از جنایات سلفی ها علیه شیعیان را ناشی از این کینه ها بدانیم، قطعاً این درصد، کمتر از 10 تا 20 می باشد. هر چند کمتر از 20 درصد نیز بسیار تاسف انگیز است. با این وجود، ایجاد آرامش در جامعه اسلامی، به کاستن از بگومگوهای اختلاف انگیز تاریخی و اعتقادی در میان آحاد مردم بستگی دارد. لذا نه شیعیان و نه سنی ها بدون شناخت واقعیات جهان امروز و ترک مخاصمه خونین، نمی توانند جهانی پیشرفته داشته باشند.

بدیهی ترین نیاز جامعه امروز درممالک اسلامی، که پایه های عظمت اسلام و مسلمین را استوار می سازد، همانا تمرکز و اتفاق نظر علماء و دانشمندان، خصوصاً سخنوران و وعاظ و ائمه جمعه در کلیه مراکز جمعیتی مسلمانان، در راستای وفاق و برقراری اتحاد و همبستگی است. همانگونه که در سده اخیر، جمعی ار بزرگان شیعه و سنی، تلاش کردند تا در میان مسلمانان وحدت ایجاد کنند. هر چند که متاسفانه دست های تفرقه انگیز، بیشتر از آن که تصور می شود، در کار است و متعصبین مخالف وحدت اسلامی مورد حمایت قدرت های منطقه ای قرار دارند.

***

یکی از شخصیت های برجسته مذهبی و علمی ایران معاصر، که بیشترین هم و غم خود را صرف وحدت شیعه و سنی می کرد، حضرت آیت الله العظمی منتظری بود. در این یادداشت بخشی از آنچه ایشان در خصوص مسلمانان عراق و وظائفی که به عهده دارند بیان داشته، نقل می شود، تا سرمشقی برای علما و دانشمندان موثر عراق و هر کشور دیگری که دچار بلیه برادرکشی است قرار گیرد.

عراق چند سالی است دچار گرفتاری های فراوان خشونت بار شده و علی رغم این که یک دولت قانونی بر آن حکومت می کند، درگیری های خونین ضد حکومتی و ضد مردمی زیادی در آن جریان دارد. در چند هفته اخیر، گروهی تروریست سازمان یافته، به بهانه تشکیل دولت اسلامی عراق و شام، جنایت های گسترده ای را علیه شیعیان مظلوم ساکن در شهرها و روستاهای متعدد و نیز برادران و خواهران اهل سنت که مطیع آن ها نمی شوند، روا می دارند. این خشونت ها و جنایات، بر بستر اختلافات قومی و مذهبی، قوت و قدرت می گیرد و اگر زمینه ای برای اختلاف افکنی پیدا نمی شد، قطعاً این گروه بی هویت و خشن که دو سه سالی هم در سوریه به جنایت می پرداخت و اخیراً خود را به عراق منتقل کرده، هرگز نمی توانست در حد وسیعی که شاهد آن هستیم، عرض اندام کند. هرچند عملیات غم انگیز مدعیان تشکیل دولت عراق و شام (داعش) جنبه مذهبی ندارد و به قدرت طلبی منحط و قرون وسطائی عده ای از نیروهای بازی خورده بر می گردد، اما بدون بهره مندی از زمینه ای که در اختلافات مذهبی فراهم شده یا خودشان از سال های گذشته ساخته و پرداخته اند، چنین پیشروی غیره منتظره در سرزمین تحت حاکمیت یک دولت ممکن نبود.

در این یادداشت جای بررسی چگونگی عملیات و موفقیت و عدم موفقیت جنگ داعش علیه دولت و ملت عراق نیست، بلکه جای سخن گفتن در مورد بستر سازی ناشی از تعصبات بی جای مذهبی است که جنگ ها و خشونت ها و برادرکشی ها، روی آن ها جریان پیدا می کند. پیش بینی و پیشگیری از آنچه در عراق رخ داده ، از ناحیه علماء و مراجع تقلید و به ویژه سیاستمداران دلسوز و حکومتگران مردمی، ضرورت تام داشت، اما به آن توجه شایسته ای نشد.

مرحوم آیت الله منتظری، سه چهار سال پیش از رحلتشان در پاسخ به پرسش های یک نشریه عراقی برای جلوگیری از آینده ای خشونت بار در آن کشور مسلمان نشین، هشدارهای لازم را داده بودند. در این نوشته بخش هائی از آن برای عبرت آموزی نقل می شود. با این یادآوری که این سخنان و اندرزها در سال 1385 یعنی در زمان حضور آمریکائی ها در عراق بیان شده است:

«اوضاع جاری در عراق و تشدید جنگ طائفی بین شیعه و سنی که در اثر آن هر روز شاهد ریخته شدن خون افراد بیگناه می باشیم موجب تأسف و ناراحتی برای هر انسان با غیرتی شده است، اعم از عراقی و غیر عراقی. شکی نیست که ادامه این وضع اسفناک برای ملت و دولت عراق خطرناک می باشد و خدای ناکرده ممکن است به تجزیه عراق منتهی گردد. چیزی که به نفع اجانب اشغالگر می باشد و آنان درصدد آن بوده اند.

البته پس از سقوط نظام طاغوتی صدام و منحل شدن ارتش و دستگاه های امنیتی بعثی و آزاد شدن مردم و گروه های مذهبی و سیاسی که مورد فشار و سرکوب شدید قرار داشتند، تضارب افکار و اندیشه ها امری طبیعی می باشد که چاره ای از آن نیست؛ اما از آنجا که نظام صدام خود را منتسب به اهل سنت می دانست، شاید اکنون که ساقط شده است، اهل سنت احساس کنند که ممکن است به طور کلی از قدرت و حکومت منعزل شوند و تمام قدرت در دست شیعیان بیفتد و نیز ممکن است اهل سنت گمان کنند که شیعیان در صدد انتقام از آنچه بر آنها در نظام سابق گذشته است برآیند.

به نظر می رسد این احساس، منشأ اصلی جنگ های داخلی بین شیعه و سنی می باشد. و از بین بردن این احساس باطل، وظیفه مراجع عظام و علماء و متفکرین و سیاسیون و شیوخ عشائر عراقی است. آنان می توانند این احساس خطر کاذب را- که در اهل سنت به وجود آمده است- از بین ببرند.

از طرف دیگر گروه ها و تشکل ها و احزاب شیعی و تمام شیعیان عراقی که در نظام ساقط شده صدام تحت فشار و انواع محنت ها و سختی ها قرار داشتند و اکنون نجات پیدا کرده و تا حدودی به قدرت رسیده اند، لازم است در تعامل و روابط خود با اهل سنت به شکلی برخورد نمایند که این احساس باطل در آن ها تقویت نشود و آنان خیال نکنند که اکنون شیعیان در صدد انتقام از آنان می باشند. بدیهی است تقویت این احساس موجب شعله ور شدن بیشتر جنگ داخلی و گسترش آن خواهد شد.

در چنین شرایطی لازم است ملت مظلوم عراق، حکومت مردمی و منتخب خود را تقویت کند و از هر آنچه موجب فتنه و اختلاف داخلی و جنگ طائفی می باشد، پرهیز نماید.

از حضرت امیر(ع) نقل شده که فرمودند: «شیر سرکش از سلطان و حاکم ظالم بهتر است، و حاکم ظالم از فتنه دائمی و مستمر بهتر می باشد.» ملت مظلوم عراق بدانند که ادامه جنگ های داخلی موجب استمرار اشغال آن کشور و از بین رفتن نیروهای مفید و فعال و نیز از بین رفتن ثروت و سرمایه های کشور خواهد شد.

... متاسفانه تفکر منفی سلفی که در زمان ما فرقه «وهابیت» و «القاعده» مظهر بارز آن می باشند، خود را به اسلام منتسب کرده و تاکنون در اثر ترویج خشونت و ترور، ضربه های زیادی به اسلام عزیز وارد ساخته و آن را در دنیا موهون نموده است.

از این رو بر علماء دین و متفکرین و سیاسیون و روشنفکران مذهبی در هر منطقه و کشوری لازم است حساب این فرقه و این تفکر خطرناک را از اسلام جدا سازند و اسلام واقعی و حقیقی که دین رحمت و صلح و آزادی است را به مردم معرفی کرده، و مسلمانان گرفتار این تفکر را بیدار نمایند.

... یک بار دیگر تکرار کرده و در مورد خطر جنگ داخلی جاری در کشور عراق هشدار می دهم و متذکر می شوم که ادامه آن، کلیت دین را در عراق و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی را به خطر می اندازد. و این همان چیزی است که استعمارگران نسبت به کشورهای اسلامی از قدیم درصدد آن بوده اند.

و با اظهار تاسف شدید، در عراق، کار به جائی رسیده است که هدف اصلی و مهم برای هر کدام از شیعه و سنی، کشتن یک دیگر به دست خود می باشد. و خدا می داند این روند خونین و خطرناک تا کجا و تا کی ادامه خواهد داشت؟

در چنین شرایط حساسی بر همه طبقات ملت عراق، اعم از مسلم و غیر مسلم واجب است کشور خود را از خطر تجزیه و اضمحلال و نابود شدن نیروهای معنوی و مادی حفظ کنند.

و شیعه و سنی و سایر مذاهب بدانند تا زمانی که جنگ داخلی و قومی در کشور عراق جریان داشته باشد نیروهای نظامی اجانب، به بهانه حفظ امنیت در این کشور باقی خواهند ماند.

در خاتمه، کلمه ای را خدمت مراجع عظام و علمای محترم عراق ایدهم الله تعالی عرض می کنم و آن این که از نفوذ معنوی خود استفاده کنند و به هر نحو که مصلحت می بینند زمینه اختلافات و خصومات مذهبی که منشأ اصلی جنگ داخلی جاری است را از بین ببرند. موفقیت در این کار مهم اقتضا می کند که آن حضرات با رجال دین و عالمان اهل سنت مخصوصاً آن هائی که نفوذ بیشتری در بین اهل سنت دارند یک تعامل جدی داشته باشند و برای متوقف نمودن این جنگ داخلی و ایجاد فضائی از صلح و وفاق آن گونه که خدای متعال در قرآن شریف امر کرده و فرموده: «یا ایها الذین آمنوا ادخلوا فی السّلم کافة» (سوره بقره، آیه 208) با یکدیگر تبادل نظر و تشریک مساعی نمایند.

امروز علمای محترم شیعه در عراق قدرت بر این امر را دارند و در توان آنان می باشد که با تدبیر و شرح صدر در این کار مهم که تنها راه نجات کشور از فتنه ها و خونریزی ها است پیشقدم شوند.

و بر رجال حکومتی عراق نیز فرض و لازم است که با تدبیر و کیاست از نفوذ معنوی و سیاسی دولت های همسایه و مجاور برای متوقف نمودن جنگ داخلی عراق و ایجاد زمینه صلح و آرامش در آن کشور و در منطقه و نیز اخراج نیروهای نظامی اجانب استفاده کنند.»

(پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی منتظری، کتاب دیدگاهها، جلد سوم، پاسخ به سوالات مجله عراقی «قطوف» درباره اوضاع عراق، 1385/9/3).

فقیه عالیقدر در همان سال، به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، بازهم درباره اوضاع و احوال کشور عراق فرموده اند:

«متاسفانه برخی از گروه های شیعه و سنی عراق با تندروی ها آب به آسیاب دشمنان هر دو فرقه می ریزند و تا تمام فرقه های عراقی متحد و هماهنگ نشوند، کشور آن ها از هرج و مرج و اشغال نجات پیدا نخواهد کرد. شیعه و سنی هر دو مسلمانند و اسلام دین رحمت و مسالمت است نه ستیز و خشونت. در قرآن کریم می خوانیم: ... «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا»، «و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم».

(همان، پاسخ به پرسش هائی به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران. 1385/11/19).

همانگونه که یادآوری شد، این سخنان در زمانی بیان شده که کشور اسلامی عراق در اشغال نظامیان آمریکا بود، امروزه موضوع اشغال منتفی شده اما جنایتکاران جدیدی به نام داعش شرایطی را در عراق فراهم کرده اند که این نصایح پدرانه بسیار سودمند و ضروری است. امیدوارم امنیت برای همه مسلمانان و غیر مسلمانان در عراق برقرارشود.

مصطفی ایزدی

تیر ماه 1393