بیانیه ها در واکنش به هتک حرمت مرجعیت، و پلمب دفتر آیت الله العظمی منتظری

بیانیه های شخصیت ها و مجامع سیاسی و مذهبی در واکنش به هتک حرمت مرجعیت، و پلمب دفتر آیت الله العظمی منتظری


نامه همدردی مهندس عزت الله سحابی

بسمه تعالی

خدمت حضرت حجة الاسلام احمد منتظری

سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار

حادثه درد آور حمله به بیت مرحوم خلد آشیان آیت الله العظمی منتظری و تخریب آن قطب تحقیق معارف مقدس اسلامی و آموزش روح اخلاص توحیدی برای هر مسلمان دردمند، من جمله این بنده، بسیار تلخ و جانسوز بوده و هست. چه می توان کرد، فعلا روزگار ملاحم است و جز صبر و پایداری و امید به رحمت و برکات پروردگاری بستن راه دیگری نداریم .

خداوند به سرکار عالی و بازماندگان و بیت معظم آن بزرگوار، صبر و تحمل عطا فرماید.

ارادتمند و دعاگو

عزت الله سحابی

1389/3/29


نامه همدردی حجةالاسلام دکتر محسن کدیور

إنّا لله و إنّا الیه راجعون

حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد منتظری

پس از سلام و تحیت، خبر حمله مأموران لباس شخصی به دفتر شیخنا الاستاد مرحوم مغفور آیت الله العظمی منتظری (رضوان الله تعالی علیه)، تخریب اسباب و اموال بدون کمترین ممانعت نیروی انتظامی، و پلمب دفتر معظم له توسط مأمورین وزارت اطلاعات با حکم دادگاه غیرقانونی ویژه روحانیت باعث تأسف شدید شد. اینکه نظام جمهوری اسلامی در کمتر از شش ماه از رحلت پرعزت فقیه متأله اقدام به بستن دفتر وی می کند، نشان از ضعف مفرط حکومت از یک سو و زنده بودن راه و یاد آن مرجع مجاهد از سوی دیگر دارد. الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَـٰئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ (ابراهیم /3)

در تاریخ ایران این همه اجحاف و ظلم به علمای دین و فقیهان نزیه سابقه ندارد. محمدرضا شاه پهلوی علیرغم همه کینه اش نسبت به اسلام و علما هرگز جرأت نکرد به دفتر مراجع اینگونه سبعانه حمله برد، اقدام به تخریب بیت علما کند، یا دفتر ایشان را پلمب کند. اکنون معنای عمیق سخن میرزای نائینی در تنبیه الامه بیشتر آشکار می شود که خطرناکترین نوع استبداد، استبداد دینی است.بیشک چنین اقدام شنیعی که هتک حرمت مرجعیت و فقاهت است جز با اذن ویژه جناب آقای خامنه ای امکان وقوع ندارد و ایشان در این فاجعه مولمه مسئولیت مطلقه دارند.

ولایت جائر با غارت و تخریب و یورش مغول وار به دفتر استاد و دفتر مرجع مبارز آیت الله العظمی صانعی و حمله و تخریب خودروی حجت الاسلام و المسلمین کروبی بر سیئات اعمال خود افزود و خود را در پیشگاه خلق و خالق رو سیاه تر کرد. اینکه حرامیان بی خرد ولایت پیشه دومین روز ماه رجب – ماه حرام – را برای هجوم خود به بیوت مرجعیت انتخاب کرده اند خبر از استیصال آنها دارد.

اما ظالمان بیخبرند که با پلمب دفتر و انسداد بیت، راه منتظری مسدود نمی شود. چرا که راه منتظری همان راه عدالت جوئی و حق طلبی و آزادگی است. یرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّـهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّـهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (صف /8). منتظری نماینده رشید اسلام سیاسی رحمانی در زمانه ما بود. او با شفاف ترین وجه ممکن به ملت ایران اعلام کرد که این حکومت نه جمهوری است و نه اسلامی. اعلم فقیهان قم کارشناسانه فرمود این ولایت فقیه نیست، ولایت نظامیان است. طبیعی است که ولایت جائر و پاسداران استبداد دینی از مرده منتظری هم همانند زنده اش بهراسند. راه منتظری یادآور رحمت نبوی، عدالت علوی و آزادگی حسینی است. منتظری عیار آزادگی و مسلمانی در زمانه ماست. دفتر منتظری قلوب ملت وفادار ایران است، و قلوب شهروندان از ولایت جائران بیرون است.

جنبش سبز ملت ایران امروز بیاری خدا در آغاز دومین سال تولدش شکوفاتر از گذشته در راهی که رهبر معنویش ترسیم کرده به پیش می رود: پرفایده ترین و کم هزینه ترین شیوه امر بمعروف و نهی از منکر. معترضان مسالمت جو دم بدم بر جمعیتشان افزوده می شود و ارباب قدرت به سرعت با ریزش نیرو مواجه اند. با توجه به ادبار فراوان فقیهان ساکت و مراجع میانه رو نسبت به حکومت جور، پلمب دفتر استاد و تخریب بیت و دفتر آیت الله صانعی برای زهرچشم گرفتن از مراجع و فقها بود که اگر از ولی امر انتقاد کنید و اگر از معترضان حمایت نمائید با شما آن می رود که با نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی و آیت الله صانعی و دفتر آیت الله منتظری رفت. پس بهراسید و بترسید و دندان به جگر بگیرید و دم برنیاورید.

اکنون نوبت با مراجع عظام و علمای اعلام است که با تأسی به شیوه آیت الله العظمی منتظری که همان سنت حسنه اهل بیت پیامبر (ص) است به ائمه جائر مسلمین نصیحت کنند و از منکر نهی نمایند والا شرارِ امت بر جامعه بیش از این مسلط می شود و ادعیه مستجاب نمی شود و نقمت نازل می گردد. مماشات با اقبح منکرات که همانا استبداد و ظلم است خسارات جبران ناپذیری در پی دارد.

خدا را سپاس می گویم که بیت رفیع مرجعیت نشان دادند که به وصایای آن فقید سعید موبه مو عمل کردند و یقینا روح والد ماجدشان را شاد کردند. تصمیمات و مواضع بیت آیت الله العظمی منتظری در این شش ماهه فراق به صلابت دوران حضور معظم له بوده است. دل قوی دارید که نصر خدا نزدیک است. وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ (شعرا/227)

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

محسن کدیور

24 خرداد 1389- دوم رجب 1431


بیانیه حجة الاسلام مهدی کروبی

بسم الله الرحمن الرحیم

...

ملت عزیز ایران

همانطور که می دانید و پیشتر هم اشاره کردم در یک سال گذشته پرده حجب و حیا از سوی کسانی که خود را وابسته به مراکز قدرت می دانند دریده شد و پیاده نظام این جریان در رسانه ها و سایت هایی که از پول نفت و بیت المال ارتزاق می کنند چنان آتشی بر خیمه نظام و انقلاب زد که ترکش های آن به همه خدمتگزاران و انقلابیون از جمله بیت معزز حضرت امام و نوه عالم و اندیشمند ایشان حاج سید حسن خمینی و دیگر مراجع بزرگ شیعه نیز اصابت کرد. سامان دهی عده ای از مواجب بگیران در ۱۴ خرداد و شکستن حرمت بیت امام در کنار مرقد ایشان را دیدیم و سیل محکومیت این فعل ابلهانه از سوی مردم و علمای بزرگ و مراجع تقلید را هم به نظاره کردیم. در مقابل واکنش مردم و علما اما یک روزنامه که حریمی اهریمنی دارد و هیچ چارچوب و حد و مرزی برای گستاخی و فحاشی قائل نیست همچون گذشته در دفاع از رفتار اوباش پیاده نظام، به توهین مضاعف به نوه امام پرداخت گویی بدان دلیل که جرم آن عزیز ایستادن در کنار ملت بود. این روزنامه اهریمنی به همین مقدار بسنده نکرد و با ساختار شکنی عجیبی به حریم مراجع نیز وارد شد و آنان را به سبب آنکه توهین به بیت امام را محکوم کرده بودند مورد پرسش و تهدید قرار داد. این روزنامه مراجع را متهم به ملاحظه کاری کرد و از آنان پرسید که ” کدام ملاحظه می تواند با دفاع از حریم اسلام و انقلاب برخاسته از آن برابری کند؟ ” باید تاسف خورد بر کسانی که کمترین درک و فهمی از آموزه های اسلامی و انقلابی امام نداشته اند و ندارند و با این حال می خواهند درک آلوده به قدرت خود را با زور و زندان و تهدید به دیگران از جمله مراجع بزرگ و محترم شیعه تحمیل کنند. حال آنکه مرجعیت شیعه دارای تاریخ و جایگاهی رفیع و حافظ آیین محمدی در ایام غیبت است. آنها اما مراجع را نیز مطیع قدرت خود می خواهند و از همینرو پیاده نظام خود را به بیت مراجع می فرستند تا آنها را به بصیرت دعوت کنند و آنگاهی که دعوت به بصیرت گرهی از کار فروبسته شان نمی گشاید، عده ای را اجیر می کنند تا نیمه شب در کمال توحش به بیت آیت الله العظمی صانعی و دفتر مرحوم آیت الله العظمی منتظری حمله کنند و خواستار خروج آنان از قم شوند. تاملی در اخبار این حوادث و فیلم های این حملات وحشیانه به بیوت مراجع و روایات نزدیکان آیت الله صانعی و بیت آیت الله منتظری از این حملات سبعانه کافی است تا پاسخی به این پرسش بیابیم که آیا جایگاه مرجعیت و علمای دین در طول تاریخ شیعه تا کنون چنین مورد بی حرمتی واقع شده است؟ و آن بسیج مردمی که با رمز یا زهرا(س) به متجاوزین به خاک کشور یورش می برد کارش به کجا رسیده است که ساعت ۵/۳ نیمه شب به بیوت مراجع حمله و به تخریب و غارت اموال و کتب دینی می پردازد؟ به راستی چه کسی مسئول و پاسخگوی این انحراف عظیم است ؟ به یاد داریم که قبل از پیروزی انقلاب اظهار نظر گستاخانه یک نفر در روزنامه اطلاعات نسبت به یک مرجع دینی چه طوفانی در کشور به پا کرد و امروز در روزنامه ای که عنوان نمایندگی رهبری را یدک می کشد چگونه به مراجع دین توهین می شود. شاید حریم اهریمنی و حمایت های مادی و امنیتی بی شمار امروز مانع از پاسخگویی مردم به این حرمت شکنان شود اما این گستاخی ها هرگز از اذهان مردم پاک نخواهد شد. و آیا اگر مردم نیز سکوت کنند خدا در برابر چنین ظلمی به بزرگان دین و اسلام سکوت خواهد کرد؟

از یاوه گویی های آن سرمقاله اگر بگذریم، در سرمقاله آن روزنامه اهریمنی نکته قابل تامل و درستی نیز بیان شده بود و آن، همین سخن امیرالمومنین علی (ع) بود که افراد را باید با معیار ” حق ” سنجید و نه ” حق ” را با معیار افراد. به راستی تعریف حق و عدالت از منظر آقایان چیست و چگونه می توان مطالبه حق رأی مردم را با گلوله پاسخ داد و آنگاه از حق نیز سخن گفت؟ اساس مطالبه مردم در روزهای پس از انتخابات، تنها حق رأی شان بود و به دنبال جنایات بی حد و حصر در کهریزک و سایر بازداشتگاه های غیر قانونی و قانونی بود که مطالباتی دیگر بر مطالبه اولیه مردم افزوده شد، که مگر می شد مردم را به گلوله بست و از آنها خواست که از این خون ریخته شده و مسببان آن نپرسند؟ اما چه کسی طرح این مطالبات حقه و پرسشی حداقلی درباره رای خود را از ابتدا در مخالفت با ولایت فقیه تلقی کرد؟ چرا با توسل به ولایت فقیه تیشه به ریشه قانون اساسی و جهوری اسلامی برخواسته از رأی مردم زده و اختیار و دامنه ولایت فقیه آنقدر توسعه داده شد که بعید می دانم در مواردی این مقدار اختیار از سوی خداوند به پیامبران و ائمه معصومین نیز داده شده باشد و حتی گمان نمی کنم که خدا چنین حقی برای چنین برخوردی با بندگان را برای خودش نیز درنظر گرفته باشد؟ تاریخ شیعه انتقاد از حاکم را نه تنها لازم بلکه واجب شرعی می داند: “النصیحه لائمه المسلمین”. امام صادق می فرمایند که “احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی” اما می بینید که آقایان اظهار نظر و بیان دیدگاه افراد را تقابل با ولایت فقیه تفسیر می کنند. رهبری در مورد انتخابات نظر خود را اعلام کردند اما آنچنانکه دیدیم مردم در کمال احترام به ایشان، نظری دیگر داشتند و آن مطالبه رأیی بود که به صندوق انداخته بودند. مگر می شود با کهریزکی کردن مردم و آباد کردن قبرستان ها درک شعور و حق پرسش را از مردم سلب کرد و به بهانه نظر رهبری به مراجع و بیت و یاران امام با توسل به اوباش حمله کرد و اصول قانون اساسی را زیر پای سرکوبگرانه خود له کرد؟ یاران امام و مردم هوشیار هنوز سنت و سیره عملی آن عزیز سفر کرده را فراموش نکرده اند. ایشان بارها مطالبی فرمودند و مسئولین بنا به درک و نظر خود به گونه ای دیگر عمل کردند و با این حال نه امام ناراحت شدند و نه کسی به آنان اعتراض کرد و نه آن مسئولان که نظری مخالف دیدگاه امام داشتند از حقوق اجتماعی خود مرحوم شدند. آیا اگر اعلم علما و مرجع دینی و ولی فقیه نیزدر پایان رمضان، ماه را ندید و بر اساس معیارها به صدور حکم عید فطر نرسید ولی چوپان یا کارگری ساده و بی سواد دربلندای افق کوه های محل زندگی خود ماه را دید و افطار کرد، او ضد ولایت فقیه، مخالف نظام، مشرک، محارب و وابسته به آمریکا و صهیونیسم است؟ گیریم که آقایان متوجه دزدیدن رای مردم نشده اند اما مردم این اتفاق را به چشم دیده باشند حال آیا می توان آنها را ضد ولایت فقیه و مشرک و محارب خواند؟ به راستی پرسیدن از رای خود چه ربطی به ضدیت با دین و اسلام و ولایت فقیه دارد؟ علاوه بر این در حوزه دین آزادی بخش و جهانی اسلام که مخالف و معاند می توانند در حضور امام معصوم به بحث و مناظره و جدل پرداخته و حتی در خصوص انکار خدا هم صحبت کنند چگونه است که عده ای، درخواست رسیدگی و احقاق حق را جرم و مخالفت با ولایت فقیه می دانند؟

والسلام

مهدی کروبی

1389/3/30


بیانیه مهندس میرحسین موسوی

بسمه تعالی

خودداری از صدور مجوز راهپیمایی برای روز ۲۲ خرداد بیش از هر چیز نشان دهنده ترس دولتیان از تکرار حماسه ۲۵ خرداد سال ۸۸ است.

آرایش نظامی- امنیتی بی‌سابقه درتهران نشان می‌دهد که علی‌رغم یک سال سرکوب و حبس واستفاده یک‌سویه از صداوسیما و رسانه‌های دولتی و هزینه‌های هزاران میلیارد تومانی، تمامیت طلبان نتوانسته اند مردم را به صداقت و صحت عمل خود متقاعد سازند. که اگر می‌توانستند چه نیاز به این همه هزینه و لشگرکشی و دروغ پردازی؟!

حمله به مردم و دانشجویان در روز ۲۲ خرداد و سپس حمله به دفتر مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی صانعی وحمله به دفتر حضرت آیت الله العظمی منتظری و توهین به جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی از شدت بحران و اغتشاش فکری در میان مهاجمان خبر می‌دهد. ۲۲ خرداد ماه امسال، مردم بهانه ای به دست دولتیان ندادند تا با آن پیامدهای ناشی از قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت را، که به دلیل سوءمدیریت و سیاست‌های عوام فریبانه بر سر کشور و ملت ما تحمیل شده است، بپوشانند و نیز عواقب اقدامات منافقانه و ظالمانه در مراسم روز ۱۴ خرداد را از یادها ببرند.

۲۲ خرداد بلوغ جنبش عظیم سبز را نشان داد و نشان داد که هر شهروند سبز هر جا که باشد، از خانه و اداره و محل کار و کارخانه و مدرسه و خیابان، با ابتکارات و خلاقیت، خود یک جنبش است.

جنبش سبز آن آگاهی را دارد که به گونه ای عمل نکند تا تمامیت‌خواهان بتوانند پیامد سیاست‌های غلط خود را در زمینه‌های اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و سیاست خارجی بپوشانند. امروز دولتیان بیش از همیشه محتاج حادثه سازی‌های هستند که بتوانند تبعات مصائبی را که بر سر کشور آورده اند از چشم‌ها پنهان نگه دارند. حمله به دفتر یک مرجع عالی‌قدر و یکی از شاگردان مورد علاقه و محبت حضرت امام (ره) ورود به مرحله جدیدی از این بحران‌سازی‌ها است. ولی آمران و عاملان این اقدام خطرناک بدانند که حمله به مراجع و هتک حرمت و زیرفشار قرار دادن آن‌ها تنها مشروعیت نظام را از بین می‌برد.

آیا فراموش کرده اند حمله به بیت حضرت امام (ره) بود که زمینه برچیدن پایه‌های استبداد را در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و سپس بهمن سال ۵۷ فراهم کرد و باز هم عبرت نمی گیرند؟

آیا با دانستن این تجربیات تاریخی است که بر شاخه می نشینند و بن می برند؟

میرحسین موسوی


بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

حضرت امام باقر (ع) نقل می کنند که رسول خدا (ص) فرمودند: مؤمن کسی است که مومنان او را بر جان و مالشان امین بدانند و مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دستش درامان بمانند.

با افسوس فراوان در شب ولادت آن امام همام و شب اول ماه رجب که ماه حرام است، شاهد بودیم که در شهر قم پایگاه علم و فقاهت و مرکز نشر احکام تشیع گروهی از متجاوزان به حقوق مردم ، بیوت آیات عظام منتظری و صانعی را محاصره کرده و به آنها حمله ور شدند و اموال را تخریب کردند و از فحاشی و هتاکی به ساحت مرجعیت و برخی از یاران امام (ره) و خصوصا حضرت حجت الاسلام و المسلمین کروبی که به دیدار آیت الله صانعی رفته بودند ، دریغ نکردند ، همه اینها در حضور نیروهای انتظامی و امنیتی انجام شد که با سکوت آنها همراه بود .

آیا حکومتی که خود را اسلامی و پیرو پیامبر اسلام و در سیره علوی می داند باید اجازه دهد که مداحان و متملقان و چاپلوسان از آزادی مطلق برخوردار باشند اما معترضان و منتقدان دلسوز در معرض تعرض و هتاکی و ضرب و شتم و زندان قرار گیرند.

آیا شاهد نبودیم که گروهی هتاک در حضور سران نظام در کنار مرقد بنیانگزار جمهوری اسلامی با شعار های زننده حرمت بیت سیادت امام (ه) را بشکنند و کسی معترض آنان نشد. اگر آن روز از آن حرکت شرم¬آور آنان جلوگیری می¬شد کار به این هتاکی ها و آبروریزیهایی که در حوزه علمیه قم نسبت به مرجعیت صورت گرفت و دل هر مسلمان را به می آورد، منتهی نمی شد.

ملت شریف و مسلمان ایران به خوبی می دانند که این گونه رفتار ها نه اسلامی است و نه عقلانی. آنان به خوبی آگاهند که اسلام عزیز با این گونه رفتار ها ی خشن و زشت مخالف است و حساب اینها از اسلام جدا می داند . ما امید واریم که مسئولین بزرگ جلو این گونه حرکات خلاف شرع و قانون را بگیرند و تا دیر نشده چاره ای برای ایجاد اتحاد و وفاق واقعی ملت بزرگ ایران بیاندیشند.

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ضمن ابراز تاسف و تاثر از هتک حرمت مرجعیت، اهانت به ساحت بزرگان و دلسوزان نظام در حوزه علمیه قم که مهد اخلاق و فضیلت و کرامت است ابراز انزجار نموده و از همه مراجع و بزرگوار و دلسوزان کشور و نظام می خواهد در شرایط حساس که کشور از همه سوی مورد فشار های بین المللی و سوء مدیریت اجرایی در داخل رنج می برد، در برابر اینگونه حرکات ناشایست موضع گیری نماید و نگذارند که جریان فرصت طلب و ریاکار و فریب خورده وحدت جامعه و ساحت مقدس حوزه علمیه و مرجعیت را نشانه گیرند.

ما بر این باوریم که مراجع هنوز بزرگترین سرمایه ملی، پناهگاه مذهبی و اجتماعی مردم و امید مظلومان و بی پناهان اند و می توانند با این پشتوانه عظیم و قدرتمند در مقابل ظالمان، جائران و فرصت طلبان بایستند که هم حریم حوزه و فقاهت حفظ شود و هم نظام جمهوری اسلامی با پشتبانی مراجع از آسیب ها و خطر های جریانها و باند های زیاده خواه و ریا کار ، از توطئه های اجانب و استکبار جهانی در امان بماند.

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم


بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران

بسم الله الرحمن الرحيم

ملت شريف ايران

در سالروز راهپيمايي پرشور مردم در 25 خردادماه 88 در اعتراض به نتايج اعلام شده انتخابات رياست جمهوري دوره دهم، گروه هاي فشار وابسته به جريان حاکم، همزمان با سفر روحاني مبارز حجت السلام و المسلمين مهدي کروبي به شهر قم، اقدام به حمله به ايشان و بيوت آيت الله العظمي صانعي و مرحوم آيت الله العظمي منتظري کردند.

حرکت اين گروه خودسر خوانده اي که با هدايت مستقيم برخي مراکز قدرت و در مقابل ديدگان نيروهاي امنيتي و انتظامي، اقدام به تخريب دفاتر اين مراجع عظام کرده اند، در ادامه پروژه يک ساله گذشته خشونت ورزان در مقابل خواسته هاي گروههاي کثيري از ملت است که قصد دارند با اقدامات معطوف به (( الرعب بانصر)) خود، مردم را از شعارهاي محوري اصلاح طلبانه خود منصرف و دلسرد نمايند تا جريان حاکم بتواند با به انحراف کشيدن اذهان عمومي، با سرعتي هر چه بيشتر، عملاً مسير انحطاط جمهوريت و اسلاميت نظام را بپيمايد.

بي شک پس از بي آبّرويي جريان اقتدارگرا در سالروز 14 خرداد در توهين به بيت مکرم امام راحل(س)، که خوشبختانه با واکنش مراجع آزاديخواه و مستقل و دلسوزان انقلاب روبرو شد، جريان حاکم قصد دارد تا با ايجاد رعب و وحشت در بين مراجع ديني و حوزه هاي علميه و نهادينه کردن اينگونه حرکات خشونت بار، از اين پس هيچ ندايي از دل اين گروه مرجع جامعه، نسبت به بي حيايي ها، ظلم ها و کجروي ها در نيايد.

طلاب غيور و مردم عزيز

شناسايي و ترد طلبه نمايان حمله کننده به بيوت مراجع، از حوزه هاي علميه و همچنين بر ملا نمودن برنامه ريزان و پشتوانه هاي اين گروهاي فشار، آنان را از ادامه پروژه به اضمحلال کشيدن نظام ديني بر آمده از راي مردم، با مشکل مواجه خواهد کرد.

حادثه اخير بار ديگر به خوبي نشان داد، داعيه داران دين و مدعيان حکومت ديني، براي حفظ قدرت خود حاضرند محترم ترين نهادهاي ديني را نيز قرباني کنند و اين واقعيت نمايانگر آن است که برخلاف ادعاها، جريان ضدملي مذکور، درد دين نيز نداشته، تظاهر به آن را وسيله اي براي منکوب کردن رقبا و استمرار قدرت خود مي خواهد.

در اين شرائط خطير کنوني روشنگري مراجع ديني از آنچه که بر کشور طي يک ساله اخير رفته است ، درست نقطه هدفي است که جريان اقتدارگرا، آن را خوب تشخيص داده و از همين رو جهت سرکوب و به سکوت کشاندن اين جريان، حرکات خود را از شهر قم شروع کرده است.

سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران، ضمن محکوم کردن حرکات اخير جريان اقتدارگرا در حمله به بيوت مراجع عظام، به مسئولين نظام هشدار مي دهد که عدم توجه به ريشه هاي قضاياي اخير و عدم برخورد با اين گروه هاي خودسر خوانده، عاقبت دامن آنان را نيز خواهد گرفت و همچنان که شاهديم حتي نصيحت اخير مسئولين عالي نظام در عدم تخريب جريان ها معترض به جريان حاکم، از سوي اين جريان ها بي اعتنايي قرار گرفته و خواهد گرفت.

سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران

89/3/29


بیانیه جبهه مشارکت ایران اسلامی

بنام خدا

حمله سازماندهی شده گروهی ازلباس شخصی ها و طلاب مبتدی و بی تقوای قم به آقای کروبی و بیوت آیات عظام صانعی و مرحوم منتظری بیش ازهر چیز بیانگر استیصال ستاد کودتا علیه جنبش سبز و مردمی است که دریک سال گذشته با اعتراض مدنی خود به دزدی آرایشان، خواب را از چشم آنان که می پنداشتند با اعلام چنان نتیجه ای برای انتخابات، خیال خود را راحت کرده و می توانند کشور را قبضه و هرگونه می خواهند عمل کنند، ربوده است.

آنها همه گونه ابزار قدرت ظاهری را در اختیار دارند اما از آنجا که منطق و اعتباری جزالحکم لمن غلب ندارند و هیچ قانونی را بر نمی تابند امیال خود را دزدانه انجام می دهند. چه کسی است که نداند در این کشور با سیطره کامل نهادهای اطلاعاتی و امنیتی بر شئون کشور اقدام خودجوش و اعمال خودسرانه آنهم در جهت امیال صاحبان قدرت بی معنا است و وجود ندارد. سازمان بسیج در همه محلات، ادارات، کارخانه ها، مدارس، دانشگاهها و حوزه های علمیه هر کس را که کوچکترین گرایشی به تفکر حاکم داشته باشد جذب و سازماندهی کرده است و تصور اینکه خارج از سازمان بسیج، نیروی با انگیزه ای وجود داشته باشد که حاضر باشد در هر ساعت شبانه روز و ظرف مدت کوتاهی در محلی که به او اعلام می شود حاضر شود و کاملا هماهنگ، اقدامی را که برنامه ریزی شده است انجام دهد ممکن نیست.

این عده معدود پا به رکاب، همانهایی هستند که در غائله 14 خرداد آن افتضاح را در حرم امام بوجود آوردند. آنها اگر تضمین امنیتی برایشان وجود نداشت این مقدار جسارت و گستاخی نمی یافتند و اگر خطری برایشان وجود داشت چنین شهامتی از خود بروز نمی دادند. جبهه نرفتگانی که از مقابله و رویارویی با دشمن مسلح حیثیتی نیافته اند اکنون در حمایت نیروهای انتظامی و امنیتی عربده می کشند و رگ گردن راست می کنند و در جایی که جز پرسش "رأی من کو" سلاحی در دست رقیب نیست مستانه رجز می خوانند ومبارز می طلبند.

مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین. یک سال است که آنها هر مکری بکار می بندند، خدا بالا تر از آن را نشان می دهد و مکرشان را به خودشان برمی گرداند. هر کاری می کنند و هر شگردی بکار می بندند به ضررشان تمام می شود. تازه سرمست از پیروزی در غائله 14 خرداد و جلوگیری از سخنرانی نواده بزرگوار امام خمینی(ره) بودند که تشت رسوائیشان بر زمین افتاد و از هر سو سرزنش شدند و آنکه ذلتش را طلب کرده بودند توسط ارجمند ترین علمای دینی و مراجع تقلید عزیز و گرامی داشته شد.

لزومی ندارد آنچه را که خود بخود و نزد هر انسان شریفی محکوم است، محکوم کنیم اما نمی توانیم از اینکه در جامعه ای بسر می بریم که فرومایگان در آن صاحب بصیرت و نخبگان متهم به بی بصیرتی می شوند اظهار تأسف نکنیم.

اینها کف های روی آب هستند که می روند و زلال آب باقی خواهد ماند. اما بدا به حال آنانکه سکوت مصلحتی امروزشان در برابر حرمت شکنی ها، ثمره ناخوشایندی برای فردایشان به ارمغان بیاورد و مجالی هم نمانده باشد که چاره ای بیاندیشند.

جبهه مشارکت ایران اسلامی

1389/3/26


بیانیه سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)

یک بار دیگر حمله گروه هایی که نه خودسر بلکه دارای سرهایی بسیار شاخص و مبرز هستند، به بیوت دو مرجع معظم تقلید، مرحوم آیت الله العظمی منتظری و آیت الله العظمی صانعی، برگ تاریک دیگری بر دفتر سیاه عملکرد نشسته گان بر سریر قدرت اضافه نمود. این برخوردها و توحشی که نیروهای حمله گر از خود نشان می دهند، یادآور حمله ناجوانمردانه نیروهای انصار .... در سال 1376 به بیت مرجعیت شیعه است.

در آنزمان حق گویی و امر به معروف و انتقاد مرجع مسلم تقلید، با سبعیتی غیر قابل وصف مواجه گردید و در حقیقت باید گفت سکوت عده ای در آنزمان، باعث شد فجایع اینروزها به وجود بیاید که گویی حرمت هیچ شخص و شخصیتی مصون نیست. اگر آنزمان فریاد مرجع آزاده را گوشهای شنوایی، شنیده بود و خار جهل و استبداد در جوانی اش از ریشه کنده می شد، امروز جان و مال و ناموس هر یک از شهروندان این کشور در معرض تهدید و صدمه قرار نداشت و صد البته باید گفت اگر باز هم سکوت، پیشه عالمان دینی شود، دیر یا زود نوبت به ایشان نیز خواهد رسید.

متأسفانه با دلی پر درد باید گفت، در این کشور هتک و لگدمال نمودن حقوق بدیهی افراد امری روزمره و طبیعی شده است. آنچه در این روزها مشاهده می کنیم اصرار حاکمان بر این نکته کلیدی است که هیچ کس با هیچ پیشینه و با هیچ منزلت و هیچ سابقه ای در صورت مخالفت، مصون از تعرض اجیر شدگان نااهل و شعبان بی مخ های امروزی نیست. این اتفاق خجسته ای برای حاکمان فعلی نیست که در حکومتی بر آمده از انقلاب سال 1357، علاوه بر اکثریت مردم، هیچ یک از مبدعان یا خانواده بنیانگذاران این انقلاب را نیز به همراه خود ندارد و انگار معجونی جدید در انداخته اند که حتی محافظه کارترین افراد این جامعه را نیز به واکنش و اعتراض واداشته است.

سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) ضمن اعتراض شدید به فاجعه هتک حرمت مراجع عظام تقلید و خواست مصرانه برای رفع پلمپ از دفتر مرحوم آیت الله العظمی منتظری، به در دست دارندگان قدرت تذکار می دهد که خاموش ساختن جنبش سراسر سبز مردمی که برای حقوق اولیه خود ایستاده اند، از طریق پراکندن روزمره بذر ترس و جبن در جامعه و اعمالی از این دست که در شهر قم رخ داد، هیچ گاه میسر نخواهد بود که چون سیلاب آگاهی ملتی به راه افتاد، هیچ قدرتی نمی تواند متوقفش سازد. پس بجاست که راه آشتی با ملت را در پیش بگیرید که راه دیگر سقوط به پرتگاه های تاریخ است.

سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)