صفحه ۹

حسینعلی منتظری، فرزند علی، فعال حقوق بشر"ابوذر آذران"

او خاوران را فاش کرد تا بگوید: من نه آیت الله هستم، نه قائم مقام رهبری، نه ولی فقیه، نه آیت الله العظمی و نه مرجع تقلید، که حسینعلی منتظری هستم فرزند علی.

من نمی خواهم بگویم آیت الله العظمی منتظری، مرجع عالیقدر تشیع، دارفانی را وداع گفت، می‎خواهم بگویم حسینعلی منتظری قلب حقوق بشر ایران از تپش باز ایستاد. آری من این فقیه عالیقدر را فعال حقوق بشر می‎خوانم همو که عطای رهبری ایران پس از خمینی را به لقایش بخشید تا از اعتراضش بر ریختن خون انسانهای دربند باز نماند.

منتظری کسی بود که اگر تنها چند ماه مهر سکوت بر لبان ترسای خود می‎زد، تمام اختیارات اصل 110 به او می‎رسید، او می‎شد امام منتظری، رهبر جمهوری اسلامی ایران، رهبری که از ائمه جمعه تا رؤسای قوه قضائیه و سازمان های عریض و طویلی چون صداوسیما و از فرماندهان نظامی تا فقهای شورای نگبهان همه و همه را عزل و نصب می‎کند، رهبری که رئیس جمهور را تنفیذ می‎نماید و فرمان جنگ صادر می‎کند.

و منتظری این قدرت مطلق را پیشتر و بیشتر از همه می‎شناخت نه اکنون که رهبری امروز، اینچنین پای بر حقوق قانونی خویش می‎فشارد و جهان را با حقوق حقه خویش آشنا می‎سازد، منتظری زمانی قدرت بی عنان ولی فقیه را می‎شناخت که این تئوری را در جهان بدون

ناوبری کتاب