دریغ از بزرگی که قدر ناشناخته ماند ! "غلامعلی رجائی"
(مظلومیت یک مرجع تقلید، بزرگش نخوانند اهل خرد، که نام بزرگان به خردی برد)
خبر مهم این روزها و بنظر من روزها و ماههای بعد خیلی خلاصه است: آیت الله العظمی منتظری از دنیا رفت و چه خبر دهشتناکی !
ساعت شش بعد از ظهر است و من عازم منزلم که کسی از دفتر روزنامه اعتماد تلفن میزند و از من میخواهد درباره ایشان یادداشتی بنویسم.
چقدر از خودم خجالت میکشم که باید درباره کسی قلم بزنم که از اولین های دخیل در شکل گیری این جمهوری است. کسی که در چهار جلد کتاب که درباره ولایت فقیه نوشت این معنا را بیش از هر کس دیگر به مردم شناساند. فقیهی که امام بعد از برکناری ایشان از قائم مقامی خود به ایشان توصیه کرد هرچند او دیگر سمت دولتی ندارد اما امید است بتواند حوزه ها را گرمی ببخشد اما دریغ و درد که کسی به این فراز از پیام امام توجه نکرد. اما اکنون دیگر او از آن همه تهمت و افترا و دشنام و محدودیتهای تحمیلی که به آن دچار شد رها شده و به جوار دوست پر کشید.
هر کس اخبار ساعت دو بعد از ظهر سیمای جمهوری اسلامی امروز یکشنبه را دیده و شنیده باشد به مظلومیت این فقیه بزرگ در این سالها گواهی خواهد داد.