آیت الله منتظری بود و این در شرایطی است که ایشان یک روحانی طراز اول و مرجع تقلید بود و همیشه برای چنین فردی این بیم وجود دارد که عواطفش تحت الشعاع گرایشات مسلکی اش قرار بگیرد.
بی ریایی و فروتنی ویژگی دیگر مرحوم آیت الله منتظری بود. هنگامی که ما درباره بیوت علما صحبت میکنیم گاهی تصورمان این است که علمایی در این جایگاه دست نیافتنی هستند اما آقای منتظری همیشه قابل دسترسی بود و این در دسترس بودن تنها اختصاص به دوستداران و یاران شان نداشت بلکه کسانی هم که شاید نسبت اخلاقی و اعتقادی مستقیمی با ایشان نداشتند، برایشان این دسترسی مقدور بود و حاصل میشد.
همچنین با وجود آنکه ایشان در چارچوب دانش کلاسیک حوزوی پرورش یافته بود و اصولا برجستگی علمی او به واسطه همین دانش کلاسیک حوزوی بود اما در عین حال این چارچوب کلاسیک مانع نبود که او به حوزه هایی وارد شود که ورود به آنها تا پیش از او بی سابقه یا کم سابقه بود.
مطالعاتی که ایشان در دهه های آخر عمرشان در حوزه حقوق بشر و ارتباطش با منابع اسلامی انجام داد کار ابتکاری بود که شاید بتوان گفت در نوع خود بی نظیر بود. بنابراین باید گفت آیت الله منتظری در متن سنت کلاسیک حوزوی نوآوری های بارزی داشت که حاکی از گشودگی ایشان به جهان های تازه بود.