مواجه شد، هرچند که تقاضای منتظری رد شد اما اهل سنت و کردهای ایران میدانستند که "الاعمال بالنیات".
اهل سنت منتظری را به انبان خاطرات مثبت و خوب حافظه جمعی اش خواهد سپرد، چرا که برای منتظری بالاتر از آنکه چه کسی خلیفه اول اسلام بود و چه کسی خلیفه چهارم، نفس عمل دموکراتیک انتخاب شورایی خلیفه مهم بود و مهم تر از حفظ حکومت شیعی، پاسداشت حقوق شهروندی برای وی اولویت داشت و مهم تر از اینکه مردم کتب شیعی را بخوانند وجود متکثر گونه اندیشه ها و آرا برای حفظ حیات جامعه برای وی در صدر بود و دین را آزادیخواهانه تعبیر و تفسیر مینمود و هیچگاه از دین چماق تکفیر و ارتداد و سرکوب اندیشه ها بیرون نکشید. هیچگاه و تحت هیچ شرایطی کوچکترین بی حرمتی به اعتقادات اهل سنت روا نداشت و هرگز حاضر نشد به خاطر چند روز سروری دنیایی، عاقبت به خیری عقبایی اش را فدا سازد.
منتظری شخصی بود که میتوانست با تکیه بر حرمتش بین گروهها و جریانها و بزرگی ذاتیش پل اتصال و وحدت و همیاری و همفکری بین اهل سنت و حاکمیت و به طور کل بین اهل سنت و شیعیان در ایران باشد، چرا که همگان حکمیتش را میپذیرفتند و دلسوزی و بزرگ منشی و آزادیخواهیش را باور داشتند، اما تأسف و دریغ که بدخواهان این سرزمین نگذاشتند تا از این فرصت تاریخی بهره برداری شود و حال فقط تأسفی در ذهن و آهی بر زبان میماند...
سالها باید که چرخ گردون بگردد و منتظری دیگری هدیه به این سرزمین دهد.