شارح "خطبه زهرا" بود و "اصول" را "کافی" و "فقه" را "روضه".
"رایت" ولایت بود و "نبی" نبوت و "جامع الشرایع".
خدایش "خدای رحمت گستر گل فروش" بود نه خدای "خنجر و تیغ و تبر".
قرآنی میخواند که به انسان حقوق اساسی میبخشد.
دین او دین تکلیف اندیش تقدیرمدار نبود که دین رسالت و هدایت بود.
آزاده و نستوه بود چون "شاخه طوبی"
راست و صادق بود چون سپیده و شفق.
"زلال" بود چون عصمت اشک "ساکنان حرم سر و عفاف ملکوت".
او راز سر به مهر بود و آئینه خدانما.
آری او "عبد صالح" بود و "حسین علی".