و با مشاهده ناکارآمدی آن در عمل، تا آخرین روزهای حیاتش منتقد جدی آن باشد. گویی چون به نوعی خود را در پیدایش مصائب بوجود آمده مسئول میدید لذا نقد آن را مسئولیت جدی خویش میدانست. ایشان در جنجالی ترین اظهار نظر خود ولایت مطلقه فقیه را از مصادیق بارز شرک دانست و بی مهابا و به دور از تعصب آن را به چالش کشید. البته این روحیه حقیقت جویی و نقد گذشته تنها به مبانی نظری محدود نبوده و برخلاف بسیاری از سیاستمداران (اصلاح طلب و اصولگرا) که معمولا از عملکرد گذشته تابویی بی عیب و نقص و زیبا ترسیم میکنند، بسیاری از رویدادهای سالیان گذشته را ارزیابی و صراحتا به اشتباه بودن برخی از آنها اذعان نمود. به عنوان مثال میتوان به موضوع نادرست دانستن اشغال سفارت آمریکا در بدو انقلاب اشاره کرد.
آیت الله منتظری همواره منادی وحدت عملی مذاهب اسلامی در جهان و ایران بود. در همین راستا در اوائل انقلاب با دیدی عمیق و آینده نگر طرح "هفته وحدت" را ارائه داد که اگر به صورت واقعی و فراتر از شعار و بر مبنای اصل "همه با هم" و نه "همه با من" به اجرا درمی آمد میتوانست نقش مؤثری در کاهش تنش های مذهبی ایران و حتی جهان اسلام داشته باشد. ایشان خود در حد توان به این اصل اسلامی همواره پایبند بود. جامعه اهل سنت ایران هنوز از یاد نبرده است که چگونه سال گذشته هنگامی که توهین های آشکار و گستاخانه یکی از خطیبان حکومتی به اهل سنت در جامعه به طرز مشکوک و وسیعی انتشار یافت، ایشان در کمال تواضع و بی توجه به مرتبه بلندی که در جهان تشیع دارد از برادران و خواهران اهل سنت خود