صفحه ۳۸

طالقانی و منتظری، آنها دو تن بودند "مسعود بهنود"

با درگذشت آیت الله منتظری، داستان زندگی دو روحانی پایان می‎گیرد، سید محمود طالقانی و شیخ حسینعلی منتظری که سی و اندی سال پیش، در لحظات تولد یک انقلاب، مردم ایران آن دو را مظهر و نمونه روحانیت در انقلابی دیدند که جانشین نظام کهنسال پادشاهی شد، و تا جامعه شهری دریابد که اینها معیار و نمونه های واقعی نیستند بلکه معترضان و منتقدان نظامی خواهند شد که دارد پا می‎گیرد، سال ها باید می‎گذشت.

در این همه سال، آن هر دو مرد، تا زنده بودند دردها کشیدند و رنج ها بردند و خون دل ها خوردند، اما آن تصویر مأنوس سنتی روحانیت شیعه در ذهن ها نگاه داشتند.

آنها دو تن بودند وقتی که مردم ایران شناختندشان. یکی سیدی بود عمامه سیاه و یکی شیخی بود سپید جامه. وقتی روز تولد آخرین پادشاه، مردان مراقب امنیت و زندانبانان آن نظام رفتند که مژده بدهند که به شکرانه این روز خجسته از بند آزاد می‎شوید، هر دوشان خندیدند.

آن که سید بود به رئیس کمیته ضد خرابکاری گفت روغن ریخته می‎بخشید به امامزاده، ما که امامزاده نیستیم؛ و آن که شیخ بود با لهجه اصفهانی و به طعنه گفت جناب سرهنگ، مثل اینکه اوضاع خراب است بگذارید ما همین جا باشیم بهتر است.

نظام پادشاهی که به نفس افتاده بود حتی نتوانست آن دو را چهارم

ناوبری کتاب