گفت: هیهات منا الذله "سید ابراهیم نبوی"
شرافت را بزرگی معنا کرده اند و بزرگی لباسی نه چندان فاخر برای قامت شرافت است، شاید کلمه "بزرگواری" بهترین تعریف از واژه شرافت باشد، همان که امام حسین بخاطرش کشته شد تا به ذلت نیافتد. بسیاری از آنان که تاریخ واقعه عاشورا را خوانده اند، میگویند آنچه باعث شد تا امام حسین مرگ را انتخاب کند، مواجهه وی با مرگ بزرگواری آدمیان بود و او نمی خواست شرافت و بزرگواری خود را از دست بدهد، حتی اگر هزینه آن انتخاب مرگ باشد. دیشب میخواستم چیزی بنویسم درباره عاشورا و قلمم چون اسبی سرکش رم میکرد از کاغذی که سفیدی اش را چون پرچم صلح آماده توافق کرده بود، احساس میکردم از دین گفتن و به فجایع حکومت دینی اشاره نکردن، شاید که کاری بس نادرست باشد.
یادم میآمد فریادی که میگوید "هیهات منا الذلة"، و با خود فکر میکردم که اگر واقعا ذلت و خواری اینقدر دشوار است، کدام مرد خدای است که در این روزها در مقابل حجم عظیم ذلت و خواری که بر سر ملت ایران آمده است، کلمه ای بگوید؟ یعنی از این همه روحانیون و مراجع و بزرگان دین، که بالای منبر میگویند که ای کاش فریاد "هل من ناصر" حسین را شنیده بودند تا به روز واقعه عاشورا خود را میرساندند، یک نفر هم نیست که مصداق زمینی بزرگواری و شرافت شود؟ تا نه معیاری برای رفتار شجاعانه ما، حداقل نامی و عنوانی باشد