شبهه" (1) میخورد و "پشمینه پوشی تندخو" (2) است که بویی از عشق نشنیده و همه نصیحت و وصیت اش آن است "که عشق مباز" (3). هم اوست که در انبان اش جز "عجب و نماز" (4) هیچ نیست و کار و کسبش همه "حل و حرمت و ایجاب".
در این میان اما آیت الله منتظری نادره ای کم نظیر است. او است که فقه اش راه بر عشق نبسته است و تفقه اش به دنبال کرامت انسان و حقوق بشر روان است. برای نسل من که امتزاج نامیمون دین و دولت، حرمت معنویت - که ذات دین داری است - را مشوش کرده است و کارآمدی دولت را مخدوش، آیت الله نوید دهنده سرزندگی اخلاق و معنویت است.
مانند جوان نصرانی تازه مسلمان شده فیلم "روز واقعه" باید بگویم:
"حجت مسلمانی من آیت الله حسین علی منتظری است."
روحش قرین رحمت پروردگار باد.
سه شنبه 1 دی 1388
پی نوشت: