راهی که باید تا پایان پیمود "عبدالله مهتدی"
آیت الله منتظری در ابراز مخالفت هایش با خشونت های دهه شصت در میان پایوران نظام جمهوری اسلامی تقریبا کاملا تنها بود و نه از میان روحانیت و روشن فکران حکومتی، نه از دولت مردان، و نه حتی از میان آنان که بعدها تحت عنوان اصلاح طلبان از زیاده روی های رژیم شکوه آغاز کردند، کسی به حمایت اش برنخاست. او که با شروع جنبش دموکراسی خواهی اخیر ایران صراحتا و با شهامت به دفاع از مردم و حقوق آن ها برخاست در ماه های پایانی عمر بسیاری از تابوهای نظام جمهوری اسلامی را شکسته و خطوط قرمز آن را درنوردید، بی آن که به عقاید دینی خود خیانتی کرده باشد.
بامداد بیست و نهم آذرماه خبر فوت آیت الله منتظری در ایران و همه جهان پخش شد. مرگ او، همان طور که انتظار میرفت، واکنش های گسترده ای را در جامعه، در میان موافقان و مخالفان نظام حاکم و در طیف وسیعی از گرایش های متفاوت برانگیخته و همگان را به ارزیابی و سنجش نقش وی در تاریخ سیاسی معاصر ایران واداشته است. [ . . . ]
منتظری خود از بنیان گذاران نظام جمهوری اسلامی و از واضعان و شارحان نظریه ولایت فقیه بود، اما چندان طول نکشید که با عملکرد نظامی که خود به جد در شکل گیری اش کوشیده بود اخلاقا در تناقض افتاد. او که به اصول و ارزش های اخلاقی انسانی پای بند بود و در نظام