حقوق انسانی و رعایت حقوق بشر و ایستادن بر اصل آزادی و برابری نیست.
فقیه عالیقدر و مجاهد، مرد کوران مبارزه و ایستاده بر آرمان آزادی و برابری و پیر مبارزه با خودکامگی اما دیگر تاب و توان ماندن در هنگامه جور و جفا به نام دین و به نام حاکمان را نداشت و در محرم مولایش حسین که خود به راه حسین رفته بود با شمشیر قلم و سخن در شامگاه 28 آذرماه 1388 خورشیدی به رحمت ایزدی پیوست.
منتظری رفت. ناباورانه هم رفت. جایش هم در میانه سیر تاریخی به سوی رهایی خالی است. اما راه منتظری نه در میان پیران محافظه کار که در میان فرزندانی جوان همچنان جاری و ساری است. منتظری جوان زندگی کرد و جوانانه و با قهقهه مستانه رهایی از بند زندگی به سوی معبودش پر گرفت. فرزندان منتظری اما همانانی هستند که در روزهای ما بعد سال 60 چشم به جهان گشودند. این نسل منتظری را ظرف این پنج شش ماه شناخت و دانست که میتوان ردای مرجعیت مذهبی به تن داشت و به قدرت نه گفت و در کنار مظلومان و اهل مبارزه برای آزادی و برابری و حقوق بشر بود.
با رفتن منتظری اما سیر مبارزه برای حقوق بشر و آزادیهای مدنی هرگز متوقف نخواهد شد. منتظری مؤمنانه به تاریخ مینگریست و به پایان آن و رهایی انسان معتقد بود.
منتظری در روزگاری زیست که بسیاری خواص و مدعیان دینداری و ایستادگان بر کرسی زعامت مصداق این جمله مولایش حسین شده بودند که "الناس عبید الدنیا والدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرت