صفحه ۲۲۰

صلاحیت مرجعیت را نداشتند و ندارند سخنرانی کرد و باز مغولان زدند و بردند و سوزاندند. منتظری 5 سال پس از آن روزها را در حصر خانگی بود. در روزهایی که اصلاح طلبان شعار آزادی و عدالت می‎دادند منتظری در حصر بود و از طبیعی ترین حقوق انسانی محروم. اما همچنان با آن قد خمیده و ریش سپید از جور دوران ایستاد و پرچمدار آزادیخواهی و مبارزه بر علیه استبداد شد.

و در روزهای پس از خرداد 88 نیز این منتظری بود که آبروی مرجعیت شیعی و آبروی دینداران بود. ایستاده بر آرمان و نظاره گر تحول زمان.

هنوز هستند خانواده های زندانیانی که در دهه شصت و هفتاد و هشتاد بار بر دوش و با پشتی زخمی از شلاق جبار به بیت منتظری می‎رفتند و این استوانه اندیشه حقیقت طلب علوی و حسینی مرهمی می‎شد بر زخم ایشان. کدام خانواده زندانی است که به در بیت منتظری رفته باشد و دست خالی بازگشته باشد؟ و مگر نه این است مرام علی و حسین که قیام است در برابر ظلم و دستگیری است از مظلوم ؟

راستی اگر منتظری نبود آیا در سال 65 بسیاری از بندیان به ناحق زندانهای حاکمیت ولایی از بند رها می‎شدند؟ آیا آمار کشتار بی رحمانه 67 بیش از آنچه بود نمی شد؟

آیا منتظری اولین مرجعی نبود که رساله حقوق بشر منتشر ساخت و به دنبال ارتقای سطح حقوق دینی از مؤمن به انسان برآمد؟ و این رساله را نه به عنوان کتابی جداگانه که بخشی از رساله عملیه خویش ساخت تا به همگان اعلام کرده باشد که عمل و اندیشه منتظری جز بر مبنای حفظ

ناوبری کتاب