صفحه ۲۲

مقدس که گاه دخول به آنان، داوطلبانه، چادر تاشده مادر را بر سر می‎کردیم و گاه خروج، پس پسکی می‎رفتیم که توهین نکرده باشیم به حریم آقا.

آیت الله منتظری، صدای تسبیح انداختن مادر بزرگ است؛ پچ پچ نرم مادر آن گاه که دعا می‎کند: خداوندا! بچه ام را به تو سپردم.

آیت الله العظمی، آن نگاه انسانی ست که ما را در میان جمع های بزرگ نیز می‎دید؛ از اندوه نگاهمان درمی یافت که زندانی داریم؛ نامه های ما را می‎گرفت، می‎خواند، پاسخ می‎داد. و آخر سر به مهربانی می‎پرسید: کار دیگری هست ؟ و اشارتش به این بود که زندگی را چگونه می‎گذرانی تا دریابی که نانی هست برای تقسیم کردن.

آری؛ آیت الله العظمی منتظری، هم حسین است و هم علی؛ همیشه با ماست؛ مثل بوی مهربانی ها، بوی آدمیت، بوی مهر، بوی سجاده، رنگ شب کلاه پاکیزه پدر بزرگ، رنگ دعای مادر.

ناوبری کتاب