صفحه ۲۰۳

اعتقاد نظری به آن لازم است. پنجم: برای اثبات چنین مسأله ای برهان (با تمامی قیود دقیق منطقی) لازم است و ادله غیر یقینی کافی نیست. ششم: انکار و یا جهل به آن باعث خروج از مذهب می‎شود.

با توجه به نکات ششگانه فوق نظر آیت الله خامنه ای به سه مشکل جدی مبتلاست:

اولا اگر ولایت فقیه از اصول مذهب است نمی تواند در عین حال حکم شرعی تعبدی باشد. "ولایت فقیه حکم شرعی تعبدی است، که مورد تأئید عقل نیز می‎باشد" (سؤال 59)؛ چرا که اصول اعتقادات از امور یقینی است و در امور عقلی و یقینی تعبد راه ندارد.

ثانیا واضح است که اگر ولایت فقیه از اصول مذهب باشد از فروع اصل امامت است و اصل مستقلی نیست (اصل ششم). اما فرع اصل، اصل نیست، عدم جواز سهوالنبی از فروع عصمت است و ریشه در اصل نبوت دارد، با این همه از اصول دین نیست. جزئیات پرسشهای نکیر و منکر در شب اول قبر از فروع اعتقاد به روز جزاست و ریشه در اصل معاد دارد، اما نمی توان گفت از اصول دین است. نحوه محاسبه اعمال حسنه و سیئه در سرای دیگر از فروع مسأله عدل است و ریشه هایی در این اصل مذهب دارد، با این همه از اصول مذهب شمرده نمی شود، کرامات عترت طاهره از فروع اعتقاد به ولایت ائمه است و ریشه در اصل امامت دارد، با این همه از اصول مذهب محسوب نمی شود. حتی اگر ولایت فقیه را در عصر غیبت از شئون ولایت و امامت به حساب آوریم و بپذیریم که ریشه در اصل امامت دارد، باز نمی توان نتیجه گرفت که "ولایت فقیه از اصول مذهب است."

ناوبری کتاب