بیشتر خدمت کند و مبارزه خود را علیه استبداد دینی به سرانجام برساند.
3 - ولایت فقیه و ابتذال مرجعیت:
آیت الله العظمی منتظری در سخنرانی 13 رجب سال 1376 از شیوه مدیریت [ . . . ] انتقاد کرده بود و وی را از شیوه شاهنشاهی برحذر داشته بود. این "فقیه بزرگوار و متبحر و استاد برجسته" صریحا به جناب آقای خامنه ای گفته بود: "شما که در شأن و حد مرجعیت نیستید". ادعای مرجعیت و صدور فتوا از کسی که صلاحیت افتا ندارد "معنایش مبتذل کردن مرجعیت شیعه" است. دقیقا 12 سال از آن سخنرانی گذشته است. [ . . . ]
نکته اول: در این کتاب نوشته شده است که "ولایت فقیه در رهبری جامعه اسلامی و اداره مسائل اجتماعی در هر عصر و زمان، از ارکان مذهب حقه اثنی عشری است که ریشه هایی در اصل امامت دارد." (سؤال 64) و "ولایت فقیه از شئون ولایت و امامت و از اصول مذهب است و احکام راجع به ولایت، مثل سایر احکام فقهی از ادله شرعی استنباط میشود." (سؤال 70).
اما اگر مسأله ای از ارکان و اصول مذهب قلمداد شود لوازم ذیل بر آن مترتب میشود: اول: اصول دین یا مذهب از احکام عقلی است نه از احکام شرعی تعبدی. دوم: چنین مسأله ای یقینی است نه ظنی (و لو ظن معتبر). مراد از یقین اعتقاد جازم مطابق با واقع است. سوم: چنین مسأله ای غیر قابل تقلید است، بلکه هر مکلفی موظف است در آن تحقیق کند و به آن یقین پیدا کند. چهارم: التزام عملی به آن کافی نیست،