صفحه ۱۹۹

فقیه مطالعه کرده ام، اما اقرار می‎کنم به این حوزه از قلمرو ولایت مطلقه توجه نکرده بودم: "ولایت بر قبور". بر اساس نظریه ولایت انتصابی مطلقه فقیه، رهبر نه تنها بر حیات که بر ممات، نه تنها بر خانه دنیوی که بر آرامگاه اخروی، نه تنها بر منزل زندگان که بر قبر درگذشتگان نیز ولایت دارد. اینکه چه کسی کجا خاک شود، و کدام قبر به کدام میت می‎رسد، همانند هر آنچه به دنیا و آخرت مردم بستگی دارد، از اختیارات ولی فقیه است. بالاتر از اینها هم مسائلی است که مزاحمت نمی کنم. (کذا قیل)

آیت الله العظمی منتظری (رضوان الله تعالی علیه) به لطف خداوند به میزانی از محبوبیت دست یافته بود که هر کجا دفن می‎شد، مزارش میعادگاه مؤمنان عاشق و منتقدان استبداد دینی می‎گشت. حرم امامزاه ها که زیر نظر نمایندگان ولی فقیه اداره می‎شود، زائران اهل قبور را نیز کنترل خواهد کرد و اجازه نخواهد داد مخالفی دست از پا خطا کند. و اتفاقا اصل مسأله همین بوده است. آن گاه که زنده بود بهره اش [ . . . ] حصر خانگی و توهین و ناسزا و غصب حسینیه و دفاتر و دستگیری فرزندان و نوادگان و شاگردان بود، و اکنون که دستش از دنیا کوتاه شده است، مشمول کرامت ملوکانه قرار می‎گیرد. ای کاش ارباب قدرت در زمان حیات مخالفانشان یادی از کرامت می‎کردند. کرامت بر جنازه مخالف آن هم از ترس تاریخ و افکار عمومی اگر معنای دیگری ندهد، دلیل مروت و جوانمردی نیست. [ . . . ] آیت الله العظمی منتظری بر حوزه ای ولایت داشت که از قلمرو مزدبگیران بسیج و پاسداران استبداد دینی بدور است و آن قلوب ملت ایران بود. از ولایت بر قبور تا

ناوبری کتاب