و لکن همواره حرمتش را پاس میداشت و به عنوان استاد از ایشان یاد میکرد.
منتظری برای ادیان و مذاهب دیگر احترام قایل بود و هرگز حاضر نبود که به دینی، آئینی، مذهبی بد گفته شود. او به حقوق انسان، به عنوان انسان، معتقد بود، و بر این باور بود که انسان صرف نظر از رنگ و نژاد و دین و مذهب، مادام که خود حرمت خود را نشکند، از احترام برخوردار است. او به همزیستی انسانها با هر دین و مذهب و آیینی معتقد بود. به یاد دارم پس از بحث حرمت سب مومن در مکاسب محرمه، با یکی از شاگردان ایشان خدمتشان رسیدیم، و عرض کردیم: "آقا حالا که بحث حرمت سب مومن را مطرح میکنید مناسب است در باب حرمت و کرامت انسان هم بحث کنید زیرا جای بحث همین جا است". فرمودند: "درست است من در فکر این بحث نبودم، اما الان آمادگی بحث آن را ندارم بگذارید این بحث که تمام شد در ادامه به آن بحث میپردازم". و چنین شد که زمینه بحث از حقوق انسان و کرامتش توسط ایشان مطرح شد. اصولا استاد از پیشنهادهای دیگران استقبال میکردند و به کار میبستند، و همین نکته سبب شد که بگویند ایشان از دیگران تأثیر میپذیرد !!
منتظری، یگانه مرجعی بود که میکوشید حقوق بشر را با اسلام تطبیق دهد، و آن را از حاکمان تمام کشورها مطالبه کند. برای او فرقی نمی کرد که افراد از کدام دین، مذهب، نژاد، کشور، فرقه، و گروه باشند، او بر این باور بود که همه مخلوق الهی هستند، که خدا برایشان حقوقی قایل شده است و ما نباید آن حقوق را نادیده بگیریم. او بر این باور بود