صفحه ۱۲۴

مرجع آزاده ! آزادی ات مبارک "فاطمه شمس"

حالا دیگر هر چقدر تلاش کنند در کوچه های منتهی به خانه ات پرنده هم پر نزند، هر چقدر تلاش کنند آن حسینیه کوچک، مثل همه این سال ها آرام بماند، هر چندتا باجه سیاه و نیروی امنیتی سر کوچه های منتهی به حسینیه کوچکت بگذارند، هر چقدر تلاش کنند مردم نامت را بلند در خیابان های شهری که تو را سال ها از زندگی اجتماعی در آن محروم ساخته بودند فریاد نزنند، فایده ای نخواهد داشت. حالا دیگر همه شهر یکپارچه نام تو را فریاد می‎زند. حصرت شکسته شده است آیت الله وارسته !

عمری نام تو را از کوچه های شهر برچیدند. امشب اما نام تو آزادترین نام برای تلفظ کبوترهاست. همه با مرگ می‎میرند. اما نام تو تازه با رفتنت در کوچه های شهر زنده شده است. شهری که سال ها تو را در آن حصر کرده بودند. آن ها می‎خواستند تو را در حصر و سکوت، روانه قبر کنند. آن ها سال ها آرزوی مرگ بی سر و صدای تو را داشتند. اما مانده ام در کار خدا که چه روزهایی را برای رفتنت برگزید.

هم نام مولایت حسین بودی، هم سفر روزهای شهادتش هم شدی. سالیان عمرت نیز در تأسی به شیوه و راه حسین بن علی (ع) گذشت، اصلاح گری و حق طلبی؛ و خداوند هم تو را اینچنین خواست و فراخواند. تو را چنان نزد خود خواند که هفتمین روز رفتنت با غوغای عاشورا هم زمان شود. تویی که زنده بودنت باری بود بر دوش حق کشان و متجاوزان و مرگت هراسی در دل آنان. حالا از پیکر بی جان تو هم می‎ترسند. و چنین است شیوه زیستن مردان خدا که پیوسته موجی در دل ناآرام جائران زمان خویشند. متبرک باد نام تو که اینچنین وارسته و آزاد سر بر شانه های خدا گذاشتی و رفتی.

آزادی ات مبارک مرجع آزاده !

ناوبری کتاب