و عدهاى از جمله عبدالرحیم ربانى على مشکینی، حسینعلى منتظری، خزعلی، شرکت میکردند و در یکى از جلسات تصمیم گرفتند طلابى که به شهرستانها به منظور تبلیغ اعزام میگردد در مراجعت گزارش از وضع مردم و رفتار خود و محل تهیه کنند من نیز گاهگاهى در یکى از شهرستانها منبر میرفتم و ضمن صحبت انتقاداتى در وضع کشور میکردم این وضع ادامه داشت تا این که در سال 37 به جلسات درس خمینى راه یافتم و یکى از طرفداران خمینى شدم و در مجالس و منابر چه در تهران و چه در شهرستانها از وى تجلیل کرده و در فعالیتهاى انجمن ایالتى و ولایتى شرکت و از خمینى طرفدارى مینمودم و در سخنرانیهاى ایشان شرکت و در ضمن اعلامیههایى در مورد لغو شرکت زنان در انجمنهاى ایالتى و ولایتى تهیه و بین مردم توزیع گردید از آن پس فعالیت من به نفع خمینى بیشتر شد و در شهرستانها منبر میرفتم و از وضع شهر، فرهنگ و یا وضع مردم انتقاد میکردم و از من سوال شد با این گسترش فساد چه باید کرد جواب میدادم باید مبانى عقیدتى اسلام را در روح و فکر مردم تقویت کرد، من معتقدم انتقاد یک مسئلهاى است اصولى ولى تخریب افکار برخلاف مصالح کشور میباشد تمام این مسائل و این فعالیتها با رفتن من به دانشگاه از بین رفت تا این که در سال 52 مسجد جاوید ساخته شد و مرا به عنوان امام جماعت مسجد انتخاب کردند و براى این که جوانان به مسائل اسلامى آشنا شوند کلاسهاى بطور عمومى از قبیل کلاس اصول عقاید اسلامی، کلاس تفسیر، کلاس جامعه شناسى اسلامى تشکیل دادم و عدهاى از جوانان و دانشجویان شرکت میکردند و با این که مراقبت میکردم که مطالبى خلاف مصالح کشور گفته نشود و در محیط مسجد کارهاى خلاف صورت نگیرد معهذا گاهى اوقات توسط خادم مسجد اطلاع حاصل میکردم اعلامیههایى توسط بعضى از جوانان در مسجد پخش میشده و یا در جا مهرى و بالاى قرآن میگذاشتند و توسط خادم مسجد جمع آورى و از بین میبردم و سعى مینمودم محیط مسجد مورد سوء استفاده اشخاص منحرف قرار نگیرد و آخرین جریانى که در مسجد جاوید اتفاق افتاد و باعث ناراحتى شد دعوت سید على خامنهاى بود در آن روز عده زیادى در مسجد جمع شده بودند و شعار الله اکبر میدادند و براى این که واکنش نامساعد پیش نیاید و موقعیت بدست عناصر فرصت طلب و ضد اسلامى پیدا نشود سید على خامنهاى ایستاده شروع به صحبت کرد و پس از خاتمه سخنان ایشان مردم پراکنده شدند و باید بنویسم در قسمت زنان نیز اعلامیه پخش میشده متهم اضافه میکند در کلاس تفسیر سورههاى انفال، توبه، هود را تفسیر میکردم یکى از جوانان که او را نمیشناختم نزد من آمد و از من خواست طورى سورههاى قرآن را تفسیر کنم که مورد پسند شرکت کنندگان