از: شهربانى کشور (اداره اطلاعات) فقیه عالقیدر، ج1، ص166. تاریخ: 3453 به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور شماره: 633 ـ 28 ـ 675 درباره: شیخ حسینعلى منتظرى نجفآبادى فرزند على
از تاریخ 1652 که نامبرده بالا به موجب رأى کمیسیون حفظ امنیت اجتماعى قم به سه سال اقامت اجبارى در شهرستان طبس محکوم و به محل اعزام شده است تاکنون 430 نفر از سایر شهرستانها بویژه قم، اصفهان، یزد و نجفآباد به طبس وارد و با مشارالیه ملاقات نمودهاند"افرادى هم که از شهرستانها به دیدن من مىآمدند اسم آنها را یادداشت مىکردند، مثلا یکبار چهلپنجاه نفر با اتوبوس به سرپرستى حاج غلامعلى رستمى ـ داماد ما ـ از نجفآباد آمده بودند، آنها شب را در مدرسه بودند، پلیس رفته بود سراغ آنها که اسمشان را بنویسد به یکى گفته بود اسمت چیست؟ گفته بود مثلاً قدمعلى فرزند عوضعلى، به دیگرى گفته بود اسمت چیست آن هم یک اسم الکى گفته بود، این مامور به حاج غلامعلى گفته بود من مىدانم که اینها اسمهایشان را عوضى مىگویند ولى به اینها بگو این اسمها یادشان باشد که اگر دوباره پرسیدند همین را بگویند و براى ما دردسر درست نکنند!. یک روز پدر آقاى کروبى آمده بود، ماشاءالله هیکل بزرگى داشت چند برابر آقاى کروبى بود عمامه بزرگى هم داشت، با هم در خیابان مىرفتیم مامور آمد و به من گفت این آیتالله کى هستند؟ گفتم از خودشان بپرسید! رفت جلو و اسم ایشان را پرسید؛ ولى خوب مامورین نوعا با ما خوب بودند، یادم هست پس از یکسال که آنجا بودیم وقتى مرا مىخواستند از آنجا ببرند سهنفر از این پاسبانها آمده بودند اشک مىریختند و گریه مىکردند و مىگفتند آقا ما چطور فراق شما را تحمل کنیم؟"، خاطرات، ج1، ص 300 ـ 299. و اهالى طبس نیز که بسیار متدین و علاقمند به لباس روحانیت میباشند با روحانیون ملاقات کننده به احترام رفتار نموده و هرگونه تسهیلات لازم را در مدت اقامت نامبردگان براى آنها فراهم میآوردند کما اینکه هنگامى که در تاریخ 131252 شیخ منتظرى جهت اداى پارهاى توضیحات به ساواک خراسان اعزام میشود پس از بازگشت به طبس، على رغم محرمانه بودن آن، همسایگان نامبرده که مردمى خوشنام و وطن پرست میباشند به قربانى کردن چند گوسفند مبادرت میورزند. همچنین براى آگاهى از بازداشت و استقبال مردم طبس پس از آن: رک: ذیل سند شماره 308.