بازداشت مجدد و تبعید به طبس
پس از ایجاد اختلاف و شکاف میان برخى مبارزان به بهانههاى مختلف، رژیم احساس کرد چراغ مخالفتها هنوز خاموش نشده است بنابراین در پى آن برآمد که طى یک عملیات تقریباً کم سابقه تعدادى از مخالفان فعال را که به عنوان طرفداران آیت الله خمینى میشناخت، تار و مار کند. پس از شناسایى 26 نفر فرصت کنونى را مهم شمرده و براى جلوگیرى و پیشگیرى از تشنجات احتمالى آنان را به تدریج و به مناطق دوردست تبعید کرد که در صدر آنان آیتالله منتظرى و برخى چون آقایان: حسن صانعی، احمد جنتی، محمدعلى گرامی، نعمتالله صالحى نجفآبادی، على اکبر فیض مشکینی، محمدصادق کرباسچى و... دیده میشود، (س ش 299).
گرچه رژیم به دنبال برخورد با مخالفان در حوزه از هر طریقى بود اما جرقه تبعید 26 تن از روحانیون حوزه با ماجراى گروه ابوذر و کشته شدن و خلع سلاح و زخمى کردن دو نفر از پاسبانهاى شهربانی، زده شد. گروه ابوذر در اواخر تیرماه 1352 طرح خلع سلاح را در قم اجرا میکنند و پس از آن بازداشت و برخى از آنها اعدام میشوند.
آیتالله منتظرى که همزمان در نجفآباد در حال تبعید به سر میبرد، به قم منتقل و گویا حکم ایشان توسط کمسیون امنیت اجتماعى قم و یکى از شاگردانش امضا و به مدت 3 سال به طبس تبعید میگردد. آیتالله منتظرى شهریورماه 1352 به طبس منتقل میشود. انتخاب طبس به دلیل بدى آب و هوا و دورى مسافت و فقدان راهها و وسایل ارتباطى موجب میشد که رژیم شاه بابت ادامه محوریت ویژة ایشان در امر مبارزه خیالش راحتتر شود. با این حال از ساواک مشهد میخواهد نسبت به مراقبت از ایشان اقدام نماید که در پى آن نماز جمعه ایشان را در طبس تعطیل کرده و از رفت و آمد افراد به درب منزل ایشان جلوگیرى کردند اما موفقیتى در این قبال کسب نکردند، (س ش 301ـ 300)
نامهاى خطاب به علما و مراجع با موضوع حفظ وحدت و هوشیاری
با اوجگیرى نهضت و مبارزات، دامن زدن به جریانهایى چون "شهید جاوید"، "دکتر شریعتی" و حوادثى پیرامون آن دو، یکى از سناریوهاى مهم رژیم بود تا به موجب آن صفبندیهایى در درون روحانیت ایجاد کند و به برخى انگ سنیگرى یا وهابیگرى زده شود. این طرح بیشتر از سوى آنانى مورد استقبال عملى قرارگرفته که بدون در نظرگرفتن شرایط و مقایسة اهم و