دیدار تمیسار مقدم رئیس ساواک با آیتالله منتظرى در آستانه سفر ایشان به پاریسآیت الله منتظری، خاطرات، ج1، ص418 ـ 415.
"س: حضرتعالى پس از آزادى از زندان تا هنگام پیروزى انقلاب چه نوع فعالیتهایى داشتید و جریان مسافرت شما به پاریس براى ملاقات با امام و انگیزه اصلى شما از این مسافرت چه بود، بفرمایید که در چه محورهایى با امام مذاکره کردید و چه نتایج مشخصى از این ملاقات گرفتید؟
ج: من که از زندان آزاد شدم خواهى نخواهى افرادى که طرفدار امام و انقلاب بودند منزل من محور کارهاى آنان شده بود و همه طبقات از تهران و سراسر کشور به منزل من مىآمدند و دستور از من مىخواستند، پول به من مىدادند، پول از من مىگرفتند، در حقیقت من به عنوان نماینده امام خمینى در ایران بودم و اصولا در تمام مدتى که امام در ترکیه و نجف تبعید بودند من جیب خودم را جیب ایشان مىدانستم، و اگر یک فرد روحانى یا غیر روحانى یا یک تشکیلاتى از دست آیتالله خمینى و انقلاب احساس ناراحتى مىکردند من خودم را مىرساندم و در حد توان استمالت خاطر مىکردم، به او کمک مىکردم و سعى مىکردم به هر شکلى شده ناراحتى او را برطرف کنم، در حقیقت هرچه پول به دست من مىرسید سعى مىکردم در جهت انقلاب و در جهت اهداف آیتالله خمینى مصرف شود، در مصاحبهها هم به عنوان سخنگوى امام از من سئوال مىکردند و من جواب مىدادم، آیتالله خمینى هم از این مساله راضى بودند؛ و چون امام در پاریس بودند من براى ملاقات با ایشان و هماهنگى بعضى مسائل لازم بود که به دیدن ایشان بروم، گذرنامه ما را آقاى میناچى زحمت کشید درست کرد. پیام تیمسار مقدم به امام
بعد که مى خواستیم برویم رئیس ساواک قم که شخصى بود به نام باصرىنیا آمد و گفت: آقاى تیمسار مقدم رئیس کل ساواک گفته چون شنیده ام که شما مى خواهید بروید پاریس لازم است شما را ببینم، گفتم: چه لزومى دارد؟ گفت: ایشان تاکید داشتهاند، گفتم: خوب وقتى ما مىآییم تهران شب در منزل آقاى مطهرى هستیم و بعد از آنجا مى رویم، گفت: پس اجازه بدهید که در آنجا خدمت شما برسد، گفتم: مانعى ندارد؛ بعد در همان منزل آقاى مطهرى تیمسار مقدم با یک نفر به نام طباطبایى آمدند حدود سه ساعت صحبت کردند، آقاى مطهرى