پلیس، زندگى را بر آنان تنگ کردهاند.
دژخیمان سازمان امنیت شب و روز وحشیانه به خانههاى مردم یورش برده و رزمندگان مبارز را اسیر میکنند. روحانیون مبارز را به اسارت گرفته و هر یک را به گوشهاى تبعید میکنند. اگر در زمان بنى امیه، یزید، با زور و تازیانه و شمشیر از مردم بیعت میگرفت، امروز سازمان امنیت شاه به زور سرنیزه و نمایش سلاحهاى مدرن امریکایى و اسراییلى و شکنجههاى شاهنشاهى در یک خفقان پلیسی، رژیم جنایتکارانه خود را به مردم تحمیل کرده است. مردمى را که با بیش از 12 ساعت کار طاقت فرسا جان میکنند و نان بخور و نمیرى در میآورند، با زور سر نیزه آنها را به تظاهرات و خمیه شب بازیهاى ساختگى شاه میآورد تا به مردم خارج از کشور وانمود کند که مردم ایران از شاه و رژیم شاهنشاهى حمایت میکنند. دستگاه تبلیغاتى شاه دم از رشد اقتصادى و رفاه ملى میزند، در حالى که بالا رفتن سرسام آور اجاره منزل و گرانى ارزاق عمومى و ثابت ماندن درآمدها، باعث تشدید فقر و گرسنگى همه طبقات مردم گردیده است.
بلندگوهاى تبلیغاتى رژیم، سیاست ایران را سیاست مستقل ملى مینامند، در حالى که شاه به عنوان ژاندارم مسلح امپریالیسم آمریکا و انگلیس و دشمن شماره یک تمام ملتهاى مسلمان کشور ما را کانون توطئه علیه ملتهاى مسلمان قرار داده و با خرید دهها میلیارد تومان اسلحه آمریکایى و انگلیسى و اسراییلى که به بهاى فقر و محرومیت هر چه بیشتر مردم ما تمام شده و در جهت نابودى مبارزات حق طلبانه ملتهاى فلسطین، ظفار، ترکیه و مراکش و.... با امپریالیسم امریکا و اسراییل همکارى میکند. آیتالله خمینى در بیانیه فوق الذکر خود در این مورد چنین فرمودند: "این شاه است که نفت ایران را به دشمنان اسلام و بشریت تسلیم کرده تا در جنگ با مسلمین و اعراب غیور بکار برند و با قرارداد رسواى اخیر و افزایش استخراج نفت به مبارزه علیه کشورهاى نفت خیزى که میخواهند از حربه نفت علیه آمریکا استفاده کنند برخاسته است و بالاخره این غارتگریها، خریدن میلیاردها دلار اسلحه و جشنهاى کمرشکن پى در پى شاه است که موجب بالا رفتن هزینه زندگى و گرانى سرسام آور اجناس گردیده، ایران را به قحطى سیاه تهدید میکند" و در مقابل، وظیفهاى که براى ملت در مقابل شاه و اربابانش این دشمنان شمارة یک اسلام، تعیین فرمودند، چنین است:
"وظیفه ملت غیور ایران است که از منافع امریکا و اسراییل در ایران جلوگیرى کرده و آن را مورد هجوم قرار دهند؛ هر چند به نابودى آنها بینجامد."
آرى از دیدگاه اسلام، استقرار عدالت و توحید تنها از طریق جهاد و نابودى قطعى کفر و ظلم امکان پذیر است. "فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتى اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعد و اما فداء حتى تضع الحرب اوزارها ذلک ولو یشاء الله لانتصر منهم و لکن لیبلوا بعضکم ببعض والذین قتلوا فى سبیل الله فلن یضل اعمالهم". "پس هرگاه به کسانى که کفر ورزیدند برخورد کردید. گردنهایشان را بزنید تا زمانى که در خون آغشتهشان سازید. پس از آن "اسیران" را محکم به بند بکشید تا بعداً بر آنها منت نهید و یا فدیه