واظهار داشته: بندگان خدا، زر و زیور دنیا، مقامها و ریاستهاى دنیا شما را مغرور نکند. هر کس هر مقامى داشته باشد بالاخره روزى خواهد مرد. مسأله حکومت و ولایت یکى از مسائل مهم اسلام است. مردم موظفند براى اجتماع خودشان فکر حکومت صالح بکنند. بر علماست اجتماع کنند، شور کنند. کسى را که لایق باشد براى اجراى دستورات اسلام تعیین کنند. حکومت جزء برنامه اسلام و از ضروریات است. در بعضى اذهان چنین شبههاى بوجود آمده است تا ما میگوئیم حکومت جزء اسلام است شما از بس که سروکارتان با این حاکمهاى فعلى دنیا بوده است فوراً از کلمه حکومت در ذهنتان تاج و تخت، اسکورت و کاخ متصور میگردد، در صورتیکه حکومت اسلام غیر از اینهاست، بسیار ساده است. مسلمین تا هنگامى که متکى به خود نباشند و دنبالهرو آمریکا، روس و انگلیس باشند توسرى خورند. کشورهاى اسلامى معادن و نفت زیادى دارند ولى نمیتوانند استفاده کنند. نامبرده بالاسپس اضافه نموده است در نامههائى که على به فرماندهان مینوشت اظهار میداشت عدالت را رعایت کنید. اگر ظلم کردی، مردم از دست ظلم تو ناراحت شدند، جلاى وطن میکنند. اگر ظلم و تعدى را از حد گذراندى وخواستى خودفریب باشى ملت را دست به اسلحه میکنی. این چیزیست که در نظام طبیعت:فشار، فشار میآورد. زورگوئى به مردم، مردم را دعوت به شمشیر میکند. مردم دست به اسلحه میشوند. من دوستانه میگویم جلو ضرر را از هر کجا که بگیرى منفعت است. باید نصیحتهاى آن مرجع بزرگ و آن مرد عالیقدر که از روى خیرخواهى ملت و مملکت چیز میگفت و نوشته داشت رعایت شود تا اینکه ملت خوشبین بشوند، ملت عصیان نداشته باشند.
مشارالیه بهنگام ایراد خطابه بطور ایستاده مطالب خود را عنوان نموده و از منبر استفاده نکرده است و با توجه به اینکه چندین مرتبه به او تذکر داده شده است چناچه لازم است مشارالیه دستگیر گردد.
لازم بیادآورى است که نامبرده بالا یکى از مدرسین علوم دینى شهرستان قم بوده و از جانبداران سرسخت خمینى است و فعالیتهائى در این زمینه داشته است و فرزند او نیز به جهت فعالیت به نفع خمینى فعلاً متوارى است و شخص مزبور بعلت فعالیتها و تحریکاتى که در منطقه قم مینمود به وى ابلاغ گردید که حق اقامت در این شهرستان را ندارد و در نجفآباد اصفهان اقامت گزیده است.
نظریه: روحانیون نظیر نامبرده بالا که دست به اینگونه اعمال عوامفریبانه میزنند اصولاً تجربه ثابت کرده تا حدود زیادى عکس العمل دستگاه را در قبال اظهاراتى که