صفحه ۷۲۶

از: 21آیت الله العظمى گلپایگانى به روایت اسناد ساواک، ج2، ص165. تاریخ: 24/ 3/ 52 به: 312 شماره: 1889/21 موضوع: ایجاد اختلافات در حوزه علمیه برسرکتاب شهید جاوید

مدتى است در حوزه علمیه قم مجدداً سر و صدایى بلند شده که اکثر طلاب از آن ناراضى هستند. جریان از این قرار است عده‌اى به اسامى شیخ منوچهر زند وکیلی. شیخ قدرت الله علیخانى قزوینی. مرتضى موسوى اهل مسجد سلیمان ملکشیر. میرهاشمى به رهبرى فتح الله امید و داماد منتظرى گروهى تشکیل داده و نام خود را گروه ضربتى انتخاب کرده‌اند. اینها از طرفداران کتاب شهید جاوید هستند این گروه شب 20/ 3/ 52 در مدرسه فیضیه به شیخى به نام حیدر جعفرى که اهل اصفهان و از مخالفین صالحى نجف‌آبادى و شیخ حسینعلى منتظرى و کتاب شهید جاوید است، حمله می‌‌‌‌‌‌کنندکه او را کتک بزنند ولى طلبه‌‌ها نمیگذارند لذا بعد از نماز مغرب و عشا در خیابان خاکفرج مجدداً جلو شیخ حیدر را میگیرند اول میرهاشمى به وى حمله میکند شیخ حیدر فرارکرده به قهوه خانه‌اى پناهنده می‌‌‌‌‌‌شودکه بوسیله مردم نجات می‌‌‌‌‌‌یابد شیخ زند وکیلى ویرا متهم میکند که به همسر من نظر سوء داشته. به هرحال شیخ حیدر از مهلکه میگریزد و فرداى آن روز جریان ماوقع را براى باستانى تعریف کرده و باستانى از وى حمایت که منجر به کتک خوردن باستانى شده لذا روز 21/ 3/ 52 شیخ حیدر جعفرى به منازل کلیه آیات مراجعه و با اظهار مطالب فوق از آنان استمداد می‌‌‌‌‌‌نماید از طرف دیگرگروه مذکور نیز به منزل شریعتمدارى رفته و قصد داشتندکه به وى بگویند که موضوع برسر مسئله کتاب شهید جاوید نیست و موضوع خصوصى است لکن شریعتمدارى آنان را نپذیرفته.

نظریه شنبه: این عده منحصراً موافق شهید جاوید بوده و مخالف دستگاه گلپایگانى هستند و در نظر دارند سیدمهدى گلپایگانى را کتک بزنند. این موضوع براى همه روشن است تا جایى که شیخ قدرت الله علیخانى در جمعى این مطالب را با کلمات رکیک نسبت به سیدمهدى گلپایگانى ادا میکرد. نظریه یک شنبه: مفاد گزارش صحیح و نظریه شنبه مورد تأیید است. شراره نظریه سه شنبه: نظرى ندارد. آذرخش نظریه 21 نظریه نیست. آقاى وثوقى

با توجه به سابقه و تلگراف مضروب شدن فرزند آیت‌الله گلپایگانی، گزارش عرضى تهیه و شرح ماوقع را مدنظر قرار داده، راه حلى پیشنهاد نمائید.

اعمال فوق الذکر و زدوخورد نتیجه اقدامات انجام شده می‌‌‌‌‌‌باشد که شرح آن در بولتن‌‌هاى جارى تاحال درج شده است. اصل در 81075 است. در پرونده 9292 بایگانى شود

ناوبری کتاب