دستگیرى فرد مکلا اقدام نمایند بدیهى است در موقعیت خاص این مأمورین چنانچه مأمورین تعقیب و مراقبت چمدان مورد نظر را نمیربودند این موقعیت نیز از دست میرفت.
توضیح اینکه درباره محل اختفاى نامبرده به کلیه منابع دستورات لازم داده شد با توجه به اینکه احتمالاً ممکن است نامبرده به نجفآباد اصفهان عزیمت نماید مقرر فرمایید اقدامات لازم وسیله ساواک اصـفهان نـسبت بـه دستگیرى وى به عمل و نتیجه اقدامات این ساواک متعاقباً به عرض خواهد رسید. چگونگى گریز شهید محمد على منتظرى از دست مأموران ساوک و آغاز فرار بزرگ چندین ساله به نقل از یکى از دوستان محمد، رک: "در سال 50 رژیم جلاد شاه ملعون بر مراقبتهاى امنیتى خود افزود و افراد مشکوک از جمله محمد شهید را زیر نظر داشت. این مراقبتها که از نظر محمد مخفى نبود وى را همیشه آماده و هوشیار کرده بود. یکى از دوستان وى هنگامى که اسناد و مدارک تشکیلاتى را که مربوط به محمد و انقلابیون دیگر بود با خود حمل میکرد مورد تعقیب ساواک قرار میگیرد که پس از جنگ و گریز فراوان موفق به فرار میشود ولى اسناد و مدارک به دست ساواک میافتند. ساواک با مشاهده این اسناد و اوراق به تعقیب شهید محمد میپردازد ولیکن شهید محمد که از دور شاهد درگیریهاى دوستش با مزدوران ساواک بود به موقع خود را از دید ساواک مخفى مینماید همان شب مزدوران بیرحم نیمههاى شب به منزل پدر بزرگوار محمد فقیه عالیقدر آیت الله منتظرى ریختند و ایشان و بیت محترمه ایشان را از خواب بیدار کرده وحضرت آیت الله منتظرى را با خود بردند. شهید محمد در اواخر همان شب به صورت ناشناس به مدرسه فیضیه آمد و با سرعت همه کتابها و مدارک باقیمانده و مقدار بسیارى از اعلامیهها و پیام حج امام را جابجا کرد و تمامى باصطلاح مدارک جرم و آدرسها را از بین برد و منتظر ماند که اذان صبح گفته شود و با باز شدن درب مدرسه با اینکه مدرسه در محاصره کامل بود خود را نجات دهد، سرانجام پس از اذان صبح با قیافه یک فرد عادى با عبائى به سر کشیده و تسبیحى در دست که گویا او را اصلاً کارى با سیاست و مبارزه نیست از مدرسه خارج میشود و به طرف حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها حرکت میکند، با این حال دشمن به وى مظنون میشود و او را دنبال میکند ولى او فرصت دستگیرى را به دشمن نمیدهد و با شتاب تغییر مسیر داده و فرار میکند و خود را به پشت مدرسه دارالشفا میرساند. او در تاریکى شب به منزل یکى از دوستانش میرود. پس از چند روز به منزل یکى دیگر از همرزمانش میرود، در این مدت ساواک تلاش زیادى براى یافتن وى کرد که همه بینتیجه ماند، با این همه محمد در قم نماند و به تهران رفت، در تهران هم مجبور شد چندین بار جا عوض کند، چرا که ولگردان ساواک تهران با کوچکترین حدسى به منزل افراد یورش میبردند، این دوره از اضطراب و انتظار هم به سر آمد و مقدمات خروج از کشور به طور قاچاق فراهم شد"، فرزند اسلام و قرآن، ج1، ص68 ـ 67.