از: 21 تاریخ: 2250 به: 312 شماره: 1243/21
سید مهدى گلپایگانى روز 1250 در منزل پدرش با حضور على و لطف اله صافى اظهار داشت که امروز آقاى قرائتى کاشانى بیمارستان بود و گفت من مدتى منزل مشکینى بودم و از من میخواست که اینکار را اصلاح کنیم(منظور مسئله چاپ کتاب شهید جاوید بقلم صالحى نجفآبادى بوده که بین جامعه روحانیت شورى انداخته) على صافى گفت میگویند اگر مشکینى را بزنند بعد درب مدرسه را میبندند سید مهدى از قول قرائتى گفت که دعوا میشود و زد و خورد باید اصلاح کنید. سید مهدى گفت در جوابش گفتم دعوا بشود عیبى ندارد ولى اگر کسى دست به یکى از منبریها مثلاً آل طه بزند یا کوچکترین اهانتى بشود در مسجد آل طه عمامه را به زمین میزند و بیست هزار نفر میروند منزل مشکینى و منتظرى را خراب میکنند.
سید مهدى افزود لطف اله صافى در رد شهید جاوید کتابى نوشته میدهم چاپ کنند مثل کتاب اول صافی(صافى کتابى نوشته بنام پرتوى از عظمت حسین) و شمارهاش را میدهیم به برقعى ببرد اجازه بگیرد و بگوید جریان چیست و بعد انتشار میدهم گلپایگانى گفت اگر بخوانند اجازه نمیدهند مهدى گفت باید نخوانند لطف اله صافى گفت شنیدم فلسفى هم خیلى بد گفته سید مهدى گفت مردوخ (یکى از علماى سنى سنندج) گفته چیزى که ما میگفتیم و معتقد بودیم بالاخره یکى از علماى شیعه نوشته و چاپ کرده (مطالب کتاب با عقاید سنیها موافق است).
سید مهدى گفت یک جا دارد هرکه در مقابل سلطان جابر قیام کند دین را دارد. گلپایگانى گفت غرض اینست که اگر بخوانند نمیگذارند و افزود اگر میخواهید من بخوانم شب باشد اینجا تا بخوانم.
نظریه شنبه: بر سرکتاب شهید جاوید دامن اختلافات بالا و کار بجائى باریک کشیده و در اثر یک برخورد کوچک ممکن است طرفین بهم بریزند وکتک کارى شود و اگر کسى به یکى از منبریها اهانت کند. مخصوصاً به آل طه مطلب غلیظتر و تندتر خواهد شد مخصوصاً اگر این اهانت را نسبت بدهند به منتظرى و مشکینى تقریط نویسان شهید جاوید.