انتشار با آن مخالفت کنند، میفرستد و پس از چاپ، یک نسخه به همراه نامهاى از آیتالله منتظری، به نجف ارسال میکند تا آیتالله خمینى هم از محتواى کتاب مطلع شود. شاید مخالفان کتاب "شهید جاوید" در آن روزها از دسیسههاى ساواک مطلع نبودهاند و نفوذیهاى این سازمان مخوف به راحتى توانسته باشند از این طریق موجب بدبینى و تفرقه و تضعیف نیروهاى مبارز را فراهم آورده باشند اما امروزه که اسناد را مشاهده میکنیم این مطلب به خوبى آشکار میشود، و به خوبى روشن میشود که چرا آیتالله منتظرى بیشتر از دیگران آماج حمله مخالفان شهید جاوید قرار میگیرد ! آیتالله منتظرى تا پایان ـ و تا حال ـ به تقریظ خود باقى میماند اگرچه آیتالله مشکینى ترجیح داد طى نوشتهاى نظر جدیدى درباره این کتاب ابراز دارد. البته خارج از انصاف است که نگوئیم برخى از انقلابیون جوان و تندرو به عنوان دفاع از "شهید جاوید"، آیتالله منتظرى و آیتالله مشکینى در حوزه به مخالفان تاختند و حتى به بیت آیتالله گلپایگانى تعرض کردند که وصف آن در برخى از اسناد آمده است، البته رضایت نداشتن نویسندة کتاب و هم چنین تقریظ نویسان از این گونه حرکات تند و خشن، امروز و دیروز نیازى به بیان ندارد. (درباره ماجراى "شهید جاوید" ر. ک به اسناد شماره: 232ـ 229، 234، 243 ـ 236، 247 ـ 246، 249، 255، 261، 266، 269، 274، 282 ـ 281 و...)
متوارى شدن شهید محمد منتظرى از ایران (131350)
شهید محمد منتظرى در خردادماه 1350 طى یک تعقیب و گریز از چنگ مأموران ساواک متوارى و پس از مدتى زندگى مخفیانه از مرز شرقى ایران و پاکستان به کمک همرزمانش از کشور خارج میشود. قبل از خروج محمد منتظرى از ایران مأموران امنیتى به منزل آیتالله منتظرى یورش برده و ضمن بازرسى منزل، ایشان را به همراه احمد منتظرى برادر محمد، جهت اطلاع از محل اختفاى او، بازداشت میکنند و پس از چند روز به دلیل عدم اطلاع آنان از محل مخفى شدن وی، آزاد میشوند. اما از همان لحظه تعقیب و مراقبت پدر و برادر محمد ادامه مییابد و هرکجا که مورد ظن وگمان اقامت اوست مورد بازرسى قرار میگیرد. شایعات زیادى دربارة بازداشت یا عدم آن در جامعه و به ویژه در میان مبارزین منتشر میشود. به دلیل واسطه گرى این امور با دربار توسط آقاى فلسفی، آیتالله منتظرى از این طریق به دنبال یافتن اطلاعى از وضعیت فرزند خویش است.
آیتالله منتظرى به دلیل کسالتهاى شدید جسمى و روحى ناشى از زندان و به ویژه بیاطلاعى از وضعیت محمد، به سفارش پزشکان سفرى چند روزه به شمال کشور را آغاز میکند که پس از بازگشت از سفر و اقامت در نجفآباد از سوى یکى از دوستان مرحوم محمد منتظرى تلگرافى از