نامبرده بالا در ساعت 2100 روز 18349 در مسجد جامع تهران منبر رفت و درباره مرجعیت صحبت کرد و گفت مرجع باید در همه امور فتوا داشته باشد و معنى ندارد که مرجع حکم سر بریدن مرغ را بیان کند و حکم کشتن افراد را نادیده بگیرد و صدها مسلمان بدست غیر مسلمان کشته شود. مشارالیه چند فتوا از آیتالله حکیم نقل کرد که ایشان مبارزه مسلمین را با یهودیان و کمک مالى به مبارزین را لازم دانستهاند سپس اعلامیه تسلیتى را که بعنوان خمینى عدهاى از روحانیون قم از جمله ربانى شیرازى و حسینعلى منتظرى در راس آن امضاء نموده بودند قرائت کرد که با آوردن اسم خمینى مردم صلوات فرستادند مروارید ادامه داد اگر شما و افراد بیغرض کسى را بهتر از ایشان در نظر دارید من دست او را میبوسم من غرضى ندارم و تعیین مرجع نمیکنم و هر کس هم در هر مقامى که باشد نمیتواند مرجع را تعیین کند جز اهل خبره زیرا اگر قدرتى مرجع تقلید را تعیین کرد نمیتواند بینظر باشد پس از پایان جلسه همه افراد میگفتند منظور مروارید خمینى بوده در این جلسه علاوه بر افرادى که اعلامیه را امضاء کرده بودند سید محمد باقر طباطبائى قمى برادر سیدحسن قمی، علوى بروجردى داماد مرحوم آیتالله بروجردی، سید على اکبر برقعى قمی، سید عبدالرضا حجازی، ربانى گیلانی، سید غلامرضا کنى و عده زیادى از امامان جماعت و آقایان اهل منبر حضور داشتند.
نظریه منبع: در موقعیت فعلى عدهاى مشغول فعالیت بنفع خمینی. عدهاى بنفع خوئى و عدهاى بنفع شریعتمدارى هستند و خودشان بجان هم افتادهاند و چنانچه با این وضع دولت عکسالعملى در برابر طرفداران خمینى و خوئى انجام دهد به مصلحت نمیباشد و بضرر شریعتمدارى تمام خواهد شد.
نظریه رهبر عملیات: رهبر عملیات نظرى ندارد. آساى نظریه 20 هـ 3: 20 هـ 3 نظرى ندارد.