صفحه ۵۴۰

گفتم: چه مى‌گویى؟ گفت: سعیدى را کشتند! گفتم: شوخى مى‌کنى؟ گفت: ما در قم فاتحه گرفتیم و بر سر مزار او رفتیم، مرا هم به همین خاطر گرفته‌اند. تازه فهمیدیم که جریان از چه قرار است و بازداشت و به داخل زندان نبردن ما به خاطر چه بوده است، مى‌خواستند در بیرون غائله درست نکنیم؛ بعد مرا بردند براى بازجویى، ازغندى گفت: من به شما بگویم دیگران هر چه مى‌خواهند بگویند، سعیدى فشار قلب داشت و سنکوب (سکته) کرد و مرد، ما او را نکشتیم. البته بعد افرادى که آنجا بودند اطاق مرحوم آقاى سعیدى را به من نشان دادند و گفتند: ما یک صداى جیغى شنیدیم و دیگر هیچ صدایى نیامد، بالاخره با چه وسیله و چگونه او را شهید کردند معلوم نشد؛ خلاصه مرحوم سعیدى براى حفظ استقلال کشور و مبارزه با سرمایه‌گذارى آمریکا در ایران به شهادت رسید". (س ش198)

ناوبری کتاب