میدهد به امید این که در آنها اثرگذار باشد. ساواک و مأموران آن براى تخریب وجهة مردمى ـ سیاسى ایشان حتى گاه پشت سر ایشان نماز هم میخواندند تا به عقیدة ساواک، هم ایشان جذب رژیم شود ! و هم این توهّم در مردم ایجاد شود که او به دستگاه گرایش دارد، (س ش 215).
جالب این که حتى طى محمولهاى 60 جلد رساله، حاشیه عروةالوثقى و تحریر الوسیلة آیتالله خمینى را براى ایشان میفرستند تا در اختیار علاقهمندان و مقلدان قرارگیرد. آیتالله منتظرى که مشکوک میشود از قبول استنکاف میکند و یکى از روحانیون حاضر، آنها را تحویل میگیرد و...، (س ش 216).
نکتة جالب توجه این جا این که در آن زمان نیروهاى اطلاعاتى موازى وجود داشته است. چنانچه در سند شماره 215 "ساواک" دستور ارتباط صورى با آیتالله منتظرى را میدهد و بر اساس سند شماره 216، "اداره اطلاعات شهربانى نجفآباد" از اجراى این دستور و ارسال رسالة آیت الله خمینی، به شهربانى کل گزارش میدهد.
پس از ارسال رساله به درب منزل ایشان حدود یک ماه بعد توسط یکى از مخالفان فکرى آیتالله منتظرى شایع میشود که ایشان از ساواک رساله میگیرد تا بین مردم توزیع نماید، (س ش 217).
شگرد تضعیف با پخش شایعهاى دیگر پیگیرى میشود که: "آیتالله منتظرى با ساواک رابطه دارد بر این مبنا پس از دستگیرى بلافاصله آزاد و به نجفآباد عزیمت کرده است"، (س ش 220 ـ 219).
ولى این شگرد هم کارساز نشد و ساواک خود به صراحت شکست خود را اعلام کرد که: "اشاعة ارتباط منتظرى با ساواک مورد قبول هیچ یک از روحانیون منطقه قرار نگرفته و وى را از اینگونه اتهامات مبرا میشناسند و آزادى وى را اغلب مدیون موقعیت ارزندة او در جامعه روحانیت میدانند"، (س ش 213)، (منظور از "منطقه"، در این جا قم میباشد).
همزمان با دومین تبعیدِ ایشان به نجفآباد مادر ایشان در آبانماه 1349 از دنیا میرود. در جلسهاى در تهران آقای هاشمى رفسنجانى پیشنهاد میکند در روزنامة کیهان خطاب به ایشان تسلیتى چاپ گردد. گزارشگر ساواک که با رمز شنبه مشخص میشود در ذیل گزارش خود نظر میدهد که: بهتر است از چاپ تسلیت با امضاها جلوگیرى نشود، (س ش 218).
همزمان با تبعید در نجفآباد یکى از خیّرین، بانى مخارج سفر آیتالله منتظرى به حج میشود اما با توجه به تبعید چنین امکانى وجود ندارد. این خبرگویا از طریق جاسوسان به گوش