دربارة مرجعیت آیتالله خمینى در برخى از اسناد ساواک مشاهده میشود، (س ش 204ـ203، 208).
در میان اسناد، اعلامیة جبهة ملى ایران در خارج ازکشور مشاهده میشود که در آن رژیم شاه، رژیم ترور و اختناق توصیف و به برخى بازداشتها و سرکوبها تصریح شده است. در این اطلاعیه منتشره در تیرماه 1349، (ژوئیه1970)، حکم صادر شده از سوى رژیم در یک دادگاه فرمایشى را دربارة آیتالله شیخ حسینعلى منتظرى و سید احمد کلانتر، به علت اعتراض به ورود سرمایهگذاران آمریکایى را مرگ اعلام کرده است و اسامى برخى دیگر را که معتقدند جانشان در خطر است ذکر کردهاند، (س ش 212)؛ از این اعلامیه به دست میآید که خبر رادیو BBC مبنى بر حکم اعدام براى آیتالله منتظرى و برخى دیگر تنها منحصر به انتشار آن در نجف اشرف نبوده است.
توطئة تخریب و تضعیف توسط ساواک
به عقیدة مرحوم شهید محمد منتظرى سه نوع تفکر استعمارى در به زانو درآوردن انقلابیون به کار گرفته میشود: "فرعونى (زور) قارونى (زر) بلعم باعورایى (تزویر)"؛ حقیقت هم همین است که با توجه شخصیت هر مبارز یکى از روشهاى ذکر شده کاربرد دارد و سوگمندانه باید گفت کم هستند مبارزانى که چه قبل از پیروزى و چه پس از آن که در امواج سهمگین این سه تفکر غرق نشوند.
در برخورد با آیتالله منتظرى "زور" کاربردى نداشته و ندارد. آیتالله منتظرى از سال 1342 وارد مبارزه شد و مدتها آوارگى در تبعید و شکنجه و فشار در زندان را به جان خرید و خم به ابرو نیاورد، شگرد "زر" هم در او کارزار نشد چون او مقامات دنیوى و مال آن را زودگذر و رفتنى و به بیان دیگر "اعتباری" میداند به ویژه با توجه به تولد در خانوادهاى که پدرش از راه کارگرى براى مردم و جمعآورى بوتة بیابان "حسینعلی" را به اینجا رسانیده است، پس او به دلایل ژنتیکى و اکتسابى نه ترسو است نه حریص! میماند شگرد "تزویر". یکرنگى و تواضع آیتالله منتظرى خیلیها از جمله ساواک شاه را بر آن داشت که از این خصلت در راه منافع خود بهره برند. ساده انگارى است اگر نپذیریم همواره خیلیها بدنبال این شگرد کهنه شده به دنبال سراباند.
در همین راستا و هنگامى که آیتالله منتظرى به نجفآباد تبعید شد دستور داده میشود رئیس بخش امنیت داخلى هر 15 روز یک بار در منزل ایشان حاضر شده و به نحو غیر محسوس شایع شود که ایشان همکار ساواک است. آیتالله منتظرى در این دیدارها آنها را مورد نصیحت قرار