ترویج مرجعیت آیتالله خمینی
از مهمترین شاخصهاى موفقیت آیتالله خمینى در طول مبارزات، رهبرى توأمان سیاسى و مذهبى ایشان بود و یکى از دغدغههاى خاطر مبارزان و مخالفان رژیم شاه پس از تبعید آیتالله خمینى از ایران، افول وجهه و جهد علمى ایشان در قم بود. این دغدغه خاطر هنگامى رشد مییافت که برخى مخالفتها با روش و منش ایشان در امر مبارزه از سوى برخى روحانیون قم صورت میگرفت یا حداقل در بسیارى موارد از همراهى با ایشان سرباز میزدند. این امر و امور دیگر شاگردان و علاقه مندان آیتالله خمینى را همواره بر آن داشت که علاوه بر باز بودن بیت ایشان در قم و رفت و آمد در آن، با جمع آورى وجوهات شرعى از طرف و با نام ایشان به روحانیون شهریه پرداخت گردد. این عمل حساب شده خود میتوانست در زمینهسازى مرجعیت عام ایشان نقش به سزایى داشته باشد. اما اینکه چه کسى عهدهدار و متولى امر خطیر پرداخت وجوه شرعیه با نام و عنوان امام شود، با توجه به عنایت خاص آیتالله منتظرى ـ که در گذشته در این نوشتار بدان اشاره شد ـ به آیتالله خمینى و زنده نگه داشتن نام ایشان در قم از طرق مختلف به ویژه رفت وآمد در بیت ایشان و نام بردن در علن و خفا از ایشان، برخى روحانیان مبارز و مخالف رژیم آیتالله منتظرى ـ با توجه به داشتن وکالت تام از سوى آیتالله خمینى و موقعیت خاص علمى ـ ایشان را متولى مناسب جهت پرداخت شهریه با نام امام خمینى ذکر کردهاند، (س ش186).
آیتالله حکیم از جمله آیات ثلاث باقى مانده پس از درگذشت آیتالله العظمى بروجردى بود که در اوائل سال 1349 رحلت کرد. رژیم شاید از جهتى از باقى ماندن یا انتقال مرجعیت به خارج از ایران ابایى نداشت و حضور فیزیکى مرجعى جامع الاطراف که به مخالفت با نابسامانیهاى سیاسى و اقتصادى گرچه از راه مبارزه منفى مبادرت ورزد را، براى کیان سلطنت در تعارض میدید؛ بر این اساس به اقدامات قبل و پس از اعلام و اعلان مرجعیت آیتالله خمینى حساسیت خاص نشان داده و مخالفت عملى خویش با آن را با شدت دنبال میکرد.
آیتالله منتظرى خود متخصص در فتوا و استخراج مسائل از متون بود، اجتهادش در 27 سالگى از سوى آیتالله العظمى بروجردى و امثال ایشان تأیید شده بود، و خود نیز با تألیف کتب فقهى از همان اوان به عنوان یکى از صاحبان فتوا مطرح بود و کرسى درسش خود