آن، سالهاست که مجازاتهاى سنگین بازداشت بدون تشکیل دادگاه وجود دارد، مطبوعات سانسور میشود و مردم از ابتداییترین حقوق، مانند آزادى عقیده و بیان و اجتماع، بهرهمند نیستند. پلیس مخفى ـ ساواک ـ با زور و فشار از اجراى برقرارى حقوقى جلوگیرى میکند که در بندهاى 17 و 18 و 19 اعلامیه حقوق بشر به عنوان شرحى به منظور تضمین حقوق بشر آورده شده است. اکنون خشونت و ظلم که نشانه خاص سازمانهاى دولتى ایران است به نهایت خود رسیده است.
درسال1941 رضاشاه پهلوی، به علت وابستگى به نازیها مجبور به استعفا گردید و بعد از او پسرش محمدرضا پهلوی، یعنى کسى که با دادن مقام نخست وزیرى به ژنرال زاهدى درسال1935 مانع آن شد که دکتر محمد مصدق صنعت نفت ایران را ملى نماید، روى کارآمد. بعد از آن، شاه مجدداً روابط سیاسى محکمى با انگلیس برقرار کرد و سپس قرارداد بغداد را که بعدها به نام سنتو معروف گشت منعقد نمود که تقریباً ایران قدم به قرارگاه نظامى غرب گذاشت و در سالهاى اخیر شاه ثروت هنگفتى را براى این منظور ـ مقصود امور نظامى است ـ اختصاص داده است.
در ماههاى اخیر، موجى از اعتصابات و تظاهرات در ایران به وجود آمده که تظاهرکنندگان با بازداشت و تبعید مواجه گشتهاند. در آغاز ماه فوریه، دانشجویان دانشگاههاى تهران و شیراز دست به یک اعتصاب دامنهدار زدهاند. دانشگاهها توسط ارتش محاصره شده و دانشگاه شیراز مسدود گردیده است. حدود 50 تن از دانشجویان که رهبرى تظاهرات را در دست داشتند بازداشت شدند که از جمله بهمن ارفع زاده، علیرضا ارفع زاده، مجید احسان، بیژن جزنى و حسن ظریفى را میتوان نام برد. اغلب این دانشجویان بدون اینکه حتى مدارک ظاهرى علیه آنان داشته باشند، بدون اینکه دادگاه براى آنان تشکیل شود به زندانهاى مخوف و بد آب و هوا فرستاده شدند که براى مثال میتواند زندان سمنان در کنار کویر، یعنى آنجایى که درجه حرارت به 60 میرسد، اعزام گردیدهاند. بعضى از این زندانها صدها کیلومتر از مرکز به دور میباشند، به طورى که اقوام این زندانیها قادر نیستند حتى کوچکترین اطلاعاتى درباره زندانیها از سازمانهاى ادارى زندان کسب نمایند.
در سالهاى 1965، یک سلسله دادگاه، که با مخالفت شدید خبرگزاریهاى خارجى روبه رو شد، تشکیل گردید. اغلب قربانیان این دادگاه را دانشجویان و روشنفکران شامل گشتند که بعد از آن به زندانهاى استانها فرستاده شدند. از جمله میتوان پرویز نیکخواه و احمد منصورى را نام برد که هر یک به ده سال زندان و بعضى دیگر به حبس ابد محکوم گردیدند.