و سابعاً آنچه من امضا کردهام چند نامه سرگشاده بوده به رئیس دولت و مشتمل بر پارهاى انتقادات و تذکرات لازم من جمله اظهار ناراحتى از ادامه تبعید حضرت آیتالله خمینى و چندصد نفر نامهها را امضا کردند. اولا نامه انتقادى به دولت نوشتن جرم نیست بخصوص روحانیون براى انجام وظیفه امربهمعروف و نهیازمنکر که به عهده آنان گذاشته شده ناچارند تذکرات لازم را بدهند وانگهى چندصد نفر نامههاى سرگشاده را امضا کردهاند چرا من و آقاى ربانى فقط مجرم شدیم واقع مطلب این است که آیتالله خمینى مورد توجه قاطبه طلاب حوزه علمیه قم بوده و هستند و حوزه درس ایشان در زمان حیات مرحوم آیةالله بروجردى و بعد از ایشان مورد توجه فضلا و محصلین بود و قهراً تبعید ایشان از قم موجب ناراحتى علاقمندان و شاگردان شده بود و همه مایل به مراجعت ایشان به قم بودند و براى این منظور نامههاى سرگشاده به رئیس دولت وقت نوشته شده و به وسائط نامه را نزد هر کس میبرند و وجهى هم براى نشر آن مطالبه میکردند برخى که متمکن بودند دوسه تومانى به مطالبه کننده میپرداختند البته معنى نامه سرگشاده، امکان چاپ و نشر آن است و آن محتاج به پول میباشد و قهراً کارهاى عمومى که بین طلاب انجام میشود و محتاج بودجهاى است از هر کس که بتوانند دوسه تومانى میگیرند پرداخت دوسه تومان براى نشر نامه سرگشاده خیلى تفاوت دارد با عنوان پرداخت بودجه بمنظور چاپ اعلامیههاى مضره، چنانکه آقاى دادستان بعنوان دلیل ششم اتهام تعبیر کردهاند.
ثامناً فرض میکنیم همه امور مذکور درست باشد من که ارتباط آنها را با موضوع اتهام نمیفهمم دلیل باید با مدعى مرتبط باشد و بتواند آنرا اثبات کند. فرضاً کسى از مریدان جدى آیتالله خمینى باشد و براى بازگشت ایشان از تبعیدگاه فعالیت کند و فرضاً بدین منظور جلسه تشکیل دهد و به منازل روحانیون درجه اول مراجعه نماید و اعلامیههاى حاکى از پشتیبانى ایشان را امضا کند و بودجه نشر آنها را بپردازد و از رفتار دولت انتقاد نماید و از اعمال مأمورین ساواک به دادستان شکایت کند و فرض میکنیم همه این امور ثابت باشد چه ربطى دارد به سلطنت مشروطه؟ و از کجاى این امور ضدیت با سلطنت مشروطه استفاده میشود؟! متهم کردن اشخاص بدون جهت گناه است، باید از آن استغفار کرد. از مطالب گذشته پنبه هشت امرى که بعنوان دلائل اتهام ردیف شده، زده شد ولى باز مختصراً به آن اشاره میشود.
1ـ اظهار صریح متهمان در مورد اعلامیه منتشره در زندان قزلقلعه. جواب آن در عنوان