صفحه ۴۲۴

و ثانیاً روحانیت ایران خود پایه‌گذار اساس مشروطیت بوده در این راه فداکاریها نموده و قانون اساسى ایران و متمم آن زیر نظر روحانیون تنظیم و تدوین شده که اساس دین و مذهب تشیع و حقوق روحانیت را بیمه می‌کند چگونه ممکن است من که یک نفر روحانى هستم، این پایگاه و تکیه‌گاه اساسى را به دست خود منهدم و تیشه به ریشه خود بزنم. اصلا به نظر اینجانب محاکمه روحانیون آنهم افرادى را که در حوزه‌هاى بزرگ علمى آنانرا به علم و فضل و تقوا شناخته‌اند، به اتهام اقدام علیه امنیت کشور، برخلاف مصالح مملکت و اساس سلطنت مشروطه است و موجب ترویج و اشاعه این ایده و فکر خواهد شد.

ثالثاً مراد آقاى نماینده دادستان از روحانى مخالف دولت لابد حضرت آیةالله خمینى است، حالا چرا ایشان از ذکر نام معظم‌له تحاشى کرده‌اند نمی‌دانم؟ به هر حال فرض می‌کنیم ایشان مخالف دولت باشند، اگر من به ایشان از نظر علمیت، تقوا و حق استادى ارادت داشته باشم و یا مایل باشم ایشان به قم برگردند، آیا ارادت من که امر قلبى است مخالف با دولت تلقى می‌شود؟ مخالفت ایشان با دولت چه ربطى به من دارد. به علاوه بین عنوان مخالفت با دولت و عنوان ضدیت با سلطنت مشروطه تفاوت از زمین تا آسمان است. وانگهى انتقاد از برخى اقدامات دولت را نمی‌توان مخالفت با دولت قلمداد کرد، در حکومت مشروطه انتقاد از دولت حق قانونى همه افراد است تا چه رسد به روحانیت و به خصوص مراجع تقلید که به مقتضاى اصل دوم متمم قانون اساسى علماء طراز اول که نمایندگان آنها می‌باشند نسبت به قوانین مصوبه در مجلس حق وتو دارند.

رابعاً نسبت به تشکیل جلسه در منزل آقاى مشکینى در 231244 اولا من از وجود چنین جلسه‌اى اطلاع ندارم، به علاوه مدرک آقاى دادستان لابد گزارش ساواک است درباره اینجانب. در صفحه 74 پرونده و گزارش این است: "فلانى به اتفاق جمعى از همفکران خود من جمله عبدالرحیم ربانى در منزل مشکینى جلسه تشکیل داده و تصمیماتى گرفته شد" آقاى مشکینى کجا می‌باشند؟ همفکران چه کسانى هستند؟ چرا مأمور ساواک همفکران را تعیین نکرده و چرا بازداشت نشدند و در پرونده شریک نیستند؟ وانگهى مأمور ساواک تصمیمات مذکور را از کجا درک کرده؟ ولابد با وحى و الهام دریافته است! مگر اینکه بگوئیم خودش از افراد جلسه موهومه بوده است. گذشته از همه اینها تصمیم و قصد جرم، جرم محسوب نمی‌شود. مادامى که به مرحله عمل نرسیده باشد.

حقیقت امر این است که مأمورین ساواک معصوم نیستند و گفته آنان وحى منزل نیست و هیچ دلیلى بر وجود چنین جلسه در کار نیست، تا چه رسد به تصمیماتش آنهم یک سنخ امورى

ناوبری کتاب