نامهاى از تبعیدگاه مسجد سلیمان به روحانیون نجفآباد و سفارش فقرا و نیازمندانآیت الله منتظری، خاطرات، ج1، ص 278.
محضر مقدس علماء اعلام و حجج اسلام نجفآباد دامت افاضاتهم.
پس از اهداء سلام بعرض عالى میرساند، با اینکه من در مقابل حوادث و پیشآمدهاى ناگوار صابر و تسلیم مقدرات بوده و هستیم ولى معذلک تصور اوضاع اسفبار فقراء شهرستان نجفآباد که در ماه رمضان به آنها مساعدتهائى میشد جداً مرا نگران و ناراحت کرده. من ازاین منطقه دورکه بناحق به آنجا تبعید شدهام، از همه آقایان استدعا دارم که سلام مرا به متمکنین شهرستان نجفآباد ابلاغ و به آنها سفارش کنید که مخصوصاً در این ماه عزیز از کمک و مساعدت به همسایگان و فقراء و ضعفاء دریغ نداشته باشند، ضمناً از همه آقایان ملتمس دعا هستم. والسلام علیکم و على جمیع اخواننا المؤمنین و رحمة الله و برکاته 12 رمضان 1387 ـ حسینعلى منتظری"هر سال ایام ماه مبارک رمضان براى تبلیغ و ارشاد میرفتم نجفآباد؛ آن سال قبل از ماه رمضان مرا تبعید کردند، فصل زمستان هم فرا رسید و در منطقه اصفهان و نجفآباد سرما شدید بود، ما هرسال از مردم کمکهاى زیادى براى محرومان و بیچارگان جمع میکردیم، آن سال هم یک نامه نوشتم از طریق آقاى حاج آقا مجتبى آیت ـ که فردى است کتابفروش در بازار نجفآباد و نماینده ما در نجفآباد بود و الان هم هست، باجناق مرحوم آیتالله ایزدى و پسر برادر مرحوم آیتالله حاج سیدعلى نجفآبادى است و از محترمین و از فضلاى نجفآباد و مورد توجه مردم میباشند ـ خطاب به علماى نجفآباد که بجاست در این فصل سرما مردم به مستمندان و مستضعفان کمک کنند. این نامه تقریبا حالت یک اعلامیه را داشت که تاثیر خوبى هم در آن زمان در ارتباط با کمک به بیچارگان و مستمندان داشت"، آیت الله منتظری، خاطرات، ج1، ص 277