حکیم بود تا ذهنیت ایشان که نسبت به آیتالله خمینى و مبارزات در پى برخى گزارشها مشوب شده بود، ترمیم گردد، (س ش 36).
در اوایل سال 1344 مجدداً دو نامه از سوى جمعى از استادان حوزه علمیه قم خطاب به امیرعباس هویدا نخست وزیر وقت ارسال میشود. نامه مورخه 511344 در اعتراض مطالب طرح شده در سند شماره 35 است که نیروهاى امنیتى به طلاب تظاهرکننده در صحن حرم حضرت معصومه(س) حمله کرده بودند و در دومین نامه که 7 روز بعد صادر شده (1211344) درباره شایعاتى است مبنى بر تغییرمکان اقامت آیتالله خمینى از ترکیه که از هویدا در این باره استعلام شده است؛ ضمن اینکه در نامه اول، مجدداً بر آزادیهاى سیاسى و معضلات اقتصادى تأکید شده است، (س ش 38 ـ 37).
آیتالله خمینى سرانجام روز سه شنبه 13 مهرماه 1344(9 جمادیالثانی1385) با هواپیما به همراه آقا مصطفى خمینى از ترکیه به مقصد عراق پرواز، و در فرودگاه بغداد به زمین نشست و راهى کاظمین شد. هدف رژیم از این تغییر مکان هرچه بود ـ از جمله هضم شدن ایشان در حوزة پر مجتهد نجف ـ، گرچه تا اندازهاى موجب مسرت علاقهمندان شده بود ولى ادامه تبعید نگران کننده است که این نگرانى در تلگراف علماى نجفآباد و در رأس آنها آیتالله منتظرى منعکس است. اما رژیم هدف خود را در تضعیف آیتالله خمینى نزد علماى نجف اشرف تا حد زیادى ناکام دید چون استقبال شایانى از ایشان شد و برخى علما جاى خود را براى نماز به ایشان دادند و درس ایشان در نجف گُل کرد و شهریه ایشان هم باعث شد که در شمار آیات عظام آنجا مطرح قرارگیرد، (س ش 39).
پس از انتقال آیتالله خمینى به نجف اشرف تلگرافهایى به رسم شادباش از سوى روحانیون قم و دیگر شهرها به سوى نجف گسیل داده شد، که امضاى آیتالله منتظرى در میان اعلامیههاى قم و نجفآباد دیده میشود، (س ش 39 و 44 ـ 41).
در غیاب آیتالله خمینى در ایران و به ویژه قم، پرداخت شهریه به نام ایشان، پرداخت هزینههاى مالى چاپ اعلامیه، پخش سخنرانیهاى امام و... ادامه دارد و نقش آیتالله منتظرى در تمامى این فعالیتها برجسته، شاخص، محورى و گرمابخش دیگران است، (س ش 48 ـ 45).
در اواخر سال 1349 نامهاى از نجف اشرف خطاب به آیتالله منتظرى میرسد که امضاى آن از