نامه اول شهید محمد منتظرى خطاب به دادستانى ارتش
در حدود یک ماه است که اینجانب را از قزلقلعه به زندان قصر انتقال دادهاند. در طول این مدت علاوه بر اینکه از حال پدر بزرگوارم حضرت حجة الاسلام و المسلمین جناب آقاى منتظرى مطلع نگشتهام، اخبارى موهش و دلخراش به من میرسد که مرا سخت تحت تأثیر قرار داده است. از طرفى قریب سه هفته است ایشان را ممنوع الملاقات کرده و احدى حق ندارد با معظمله ملاقات نموده و از سلامتى یا خداى نکرده از بیمارى وى مطلع گرداند. و از طرفى دیگر در خارج چنین شهرت دارد که ایشان از روز شنبه ـ 2745 ـ دست به اعتصاب غذا زده و در راه اعلاء کلمه اسلام حتى تن به مرگ و شهادت دادهاند.
همه این امور افکار مرا بینهایت به خود مشغول ساخته و سرانجام نگرانى عجیب و اضطراب شدیدى بر من مستولى گشته است و هر آن نگرانى و اضطراب من افزوده میگردد. بنابراین چنانچه از همین ساعت(8 بامداد 5745) تا 30 ساعت دیگر (2بعدازظهر 6745) از اوضاع و احوال پدرم مطلع نشوم و موضوع اعتصاب از طرف ایشان به طریق نامه رسمى و یا ملاقات حضورى تکذیب نگردد شروع به اعتصاب غذا میکنم و تا دریافت نکردن اطلاع قطعى به طریق مزبور، ادامه خواهم داد.