صفحه ۱۸۱

تحویل به زندان قزل قلعه
از: زندان قزل قلعهیاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب 16، ص55. تاریخ: 7145 به: مدیریت کل اداره سوم شماره:7
درباره: دو نفر غیر نظامیان بشرح زیرین

برابر نامه شماره 2451811 شعبه 8 بازپرسى دادستانى ارتش دو نفر غیر نظامیان بشرح زیرین در تاریخ 7145 تحویل زندان و بازداشت گردیده‌اند مراتب استحضاراً بعرض می‌رسد. از طرف رئیس زندان قزل‌قلعه ـ سرگرد خلج هدایتى غیر نظامى حسینعلى فرزند حاج على شهرت منتظریانتقال از زندان ساواک قم به زندان قزل‌قلعه در تهران: "من و آقاى ربانى مدتى با هم بودیم بعد آمدند ما را ببرند؛ داخل ماشین، من و آقاى ربانى را از هم جدا کردند، بین ما یکى از آنها نشست، آقاى ربانى یک جمله گفت: ناراحت نباش داریم می‌رویم هتل ساقى، که همین جمله را گزارش کرده بودند و دعوا می‌کردند که با همدیگر حرف نزنیم. ما را بردند به اداره سوم که محل تیمسار مقدم بود تا از آنجا کسب تکلیف کنند که به کجا ببرند. باز در آنجا من و آقاى ربانى را در یک اطاق جاى دادند، آقاى ربانى گفت: ببین اینها چقدر کارهایشان احمقانه است، در بین راه آن‌جور ما را از هم جدا می‌کنند و اجازه حرف‌زدن نمی‌دهند و در اینجا ما را در یک اطاق کنار هم می‌گذارند!. حدس ما این بود که جلسه‌اى که آن شب منزل آقاى مشکینى داشتیم لو رفته و قضیه رفتن منزل آقاى شریعتمدارى را هم می‌دانند. اعلامیه‌هایى را که محمد در صحن مطهر پخش می‌کرد در بین امضاکنندگان اسم من هم بود و چون محمد پسر من بود در این ارتباط لابد من را موثر می‌دانستند. اینها چیزهایى بود که ما حدس می‌زدیم، بالاخره ما را از آنجا بردند زندان قزل‌قلعه ـ که چون فردى به نام ساقى رئیس این زندان بود افراد مبارز از آنجا به عنوان هتل ساقى یاد می‌کردند ـ . آقاى ربانى را در یک قسمت بردند و مرا در جاى دیگر، آنجا که آقاى ربانى را برده بودند محمد هم در آن قسمت بوده، محمد را خیلى شکنجه کرده بودند به طورى که آقاى ربانى اعتراض کرده بود. در نتیجه محمد را از دیگران جدا کرده بودند و برده بودند در پاسدارخانه کنار مامورین، من هم از این قضایا خبر نداشتم تا اینکه یک روز سربازى آمد سر من را اصلاح کند اسم من را پرسید، گفتم من منتظرى هستم، گفت یک منتظرى هم در پاسدارخانه است، بعد که نشانى داد من فهمیدم که محمد آنجاست. "، آیت‌الله منتظری، خاطرات، همان، ص 333 ـ 332. غیر نظامى عبدالرحیم فرزند بمانعلى شهرت ربانى شیرازى رونوشت برابر اصل است و اصل در پرونده بایگانى است.

ناوبری کتاب