من سؤال مینویسم شما هم کتباً جواب دهید. هر چند اول ابا کردند، ولى بالاخره مجبور شدند بپذیرند. من فوراً سؤال راجع به یکى از خیانتهاى بها در کتاب "ایقان" نوشتم و طرف هم در جواب چیزى نوشت و صورت آن با امضاء وى حاضر است. اینک مناسب دیدم خلاصة سؤال و جواب مذکور در دسترس عموم گذاشته شود، تا اهل بصیرت بدانند که دروغپردازیهاى عالم بهائیت، با چه دستآویزهایى مرام خود را به خورد جامعه میدهند و در خاتمه به نحو اختصار به فساد جواب مذکور و به دو سه قلم از دزدیهاى دیگر بهاء اشاره میشود. و از طرفداران بهائیت جداً مطالبه جواب منطقى میکنم و اگر یکى بلاجواب بماند به عجز و بطلان کیش خود اعتراف کردهاند...".
در پایان این مناظره آیت الله منتظرى نوشتهاند: "والسلام علیکم جمیعاً و رحمةالله و برکاته، 27ع2، 1370]ق[ حسینعلى منتظرى نجف آبادى قم مدرسه فیضیه".
در ادامه نامهاى همراه با توهین و ذکر مطالبى خارج از ادب و نزاکت یک بحث علمی، از سوى افسرى به نام آقاى معنوى از تهران خطاب به آیت الله منتظرى در نقد مطالب آیتالله منتظرى دربارة مذهب ساختگى بهاء، ارسال میشود. متأسفانه آن نامه و پاسخ که توسط شخصى از آیتالله منتظرى به رسم امانت گرفته شده و پس نداده، موجود نیست ولى جوابیه دیگرى در 68 صفحه و در تاریخ 9 فروردین 1330 توسط ایشان خطاب به آقاى معنوى نوشته میشود که در صدر آن نامه است:
"بسم الله الرحمن الرحیم. به تاریخ 7ج2/1370
جناب آقاى معنوى وفقه الله تعالى پس از مراسم دعاگویى و عرض ارادت معروض میدارد مرقومه شریفه زیارت و از مراحم و الطاف آن جناب امتنان حاصل شد. خوب. جناب آقاى افسر رشید، اى یادگار صالح داریوش و جمشید. بنا بنوشته شما من شخصى هستم بیادب و دروغگو و بیعقل و وقیح و پردى بغض و عناد جلو چشمم را گرفته ولى به جنابعالى که در ظل تعالیم بهاء تربیت شدهاید و بنا است با همه به روح و ریحان معاشرت کنید میگویم آیا رسم تبلیغ و ارشاد من این است که نامهام را درست دقت نکنید و آنچه را من مورد پرسش قرار دادهام جواب ندهید؟...".
امّا کهنترین سند در دسترس از اسناد رژیم گذشته دربارة آیتالله منتظری، مربوط به تاریخ 2951334 است، این سند دربارة حرمت معامله با بهائیانى است که در نجفآباد سکونت