قانون اساسى مغایر است، اعتراض به تبعید آیت اله خمینى و مسلط کردن جاسوسان و عوامل صهیونیسم در حکومت و درخواست محاکمه علنى دولت و..."، این نامة مشترک را در یک ملاقات، آیتالله منتظرى با استفاده از غفلت مأموران در جیب یکى از ملاقات کنندگان ـ آقاى حسن ابراهیمى ـ میگذارد تا از طریق آقاى سیدهادى یا سید مهدی هاشمى تکثیر و پخش گردد. على رغم گزارش ساواک این نامه حتى به علماى نجف اشرف هم رسید و جوّ مهمى در جامعه ایجاد کرد که در آزادى آنان از زندان تأثیر به سزایى گذاشت، (س ش85 ـ 84). (پس از نگارش و پخش این نامه در تاریخ 3061345، نامه دیگرى خطاب به ریاست دادستانى ارتش به پیرو نامه 16645 از سوى آیات منتظرى و ربانى شیرازى صادر میشود که ضمن اشاره به مطالب نامه سابق تهدید کردهاند در صورت آزاد نشدن خود و محمد منتظرى و عدم رسیدگى به خلاف کاریهاى سازمان امنیت از روز دوشنبه 4745 اعتصاب غذا خواهند کرد). مرحوم محمد منتظرى هم طى نامه نگاریهایى به دادستانى ارتش تهدید میکند اگر از وضعیت پدر خویش که تهدید به اعتصاب غذا کرده، مطلع نشود او هم دست به اعتصاب غذا خواهد زد، (س ش87 ـ 86)
تلاشها براى آزادی
پس از این نامه تکان دهنده، برخى علماى بزرگ و مطرح نسبت به آزادى آیتالله منتظرى و آیتالله ربانى شیرازى اقدام عملى کردند از جمله آیتالله حکیم سفیر ایران در عراق را احضار میکند و به وى تذکر میدهد که نسبت به آزادى آن دو اقدام شود، (سش8).
و هم چنین آیتالله سید احمد خوانسارى طى نامهاى به تیمسار ریاست ساواک تقاضاى آزادى آنان را به همراهى محمد منتظرى کرده است که ساواک ضمن طرح خلاصه پیشینه آنان نظر میدهدکه آنها با قید تعهد که مدتى در قم نباشند آزاد شوند اما پرونده آنها مفتوح باشد به این دلایل:
"چون محکومیت آنها بیش از این مقدار زندان نیست، آزادى آنها از فشارها بر رژیم میکاهد و آزادى آنها باعث میشود که آنان و مراجعى که خواستار آزادى آنان شدند از ادامه روش خود صرف نظرکنند اما از محاکمه و مختومه شدن پرونده جلوگیرى شود چون باعث جریتر شدن آنها میشود و مهمتر این که آزادى آنان منتى بر آیتالله خوانسارى و سایر مراجع خواهد بود، و ترتیبى داده شود قبل از اختتام پرونده قرار بازداشت تبدیل و آزاد شوند"، (س ش 90).